جدول جو
جدول جو

معنی قبغلوجه - جستجوی لغت در جدول جو

قبغلوجه
(قَ بَ)
دهی از دهستان میرده بخش مرکزی شهرستان سقز. واقع در 42000 گزی جنوب باختری سقز و 11500 گزی باختر شوسۀ سقز به بانه. موقع جغرافیائی آن کوهستانی، سردسیر و سکنۀ آن 300 تن است. آب آن از چشمه، محصول آن غلات، لبنیات، توتون، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(جَ / جِ)
دهی است از دهستان اسفندآباد بخش قروه شهرستان سنندج که در 27 هزارگزی شمال خاوری قروه و 6 هزارگزی جنوب خاور دلبران واقع است. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر و دارای 175 تن سکنه، آب آنجا از چشمه تأمین میشود و محصول عمده آن غلات و لبنیات و شغل مردمش زراعت و گله داری و راهش مالرو است. صنایع دستی زنان آنجا قالیچه و گلیم و جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قُزْ جَ)
دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد، سکنۀ آن 171 تن. آب آن از رود خانه مهاباد. محصول آن غلات، توتون، چغندر و حبوب. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(جِ)
دهی است از دهستان حسن آباد بخش کلیبر شهرستان اهر که در 33 هزارگزی باختری کلیبر و 25 هزار و پانصدگزی شوسۀ تبریز به اهر واقع است ناحیه ایست کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل و 272 تن سکنه، آب آنجا از رود خانه مردانقم و چشمه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و میوه و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان گلیم بافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(چَ)
دهی از دهستان قراتوره بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج. در 30000 گزی شمال خاوری دیواندره و کنار رود خانه ول کشتی واقعاست. موقع جغرافیائی آن کوهستانی و سردسیر است. 90 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و چشمه و محصول آن غلات، حبوبات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ بَ جِ)
دهی از دهستان میرده بخش مرکزی شهرستان سقز. واقع در 15000 گزی جنوب باختری سقز و 3000گزی جنوب شوسۀ سقز به بانه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی، سردسیر. سکنۀ آن 500 تن است. آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات، لبنیات و توتون، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ لَ یَ)
ده بزرگی است نزدیک انبار بغداد. سمعانی آرد: من ضبط آن را چنین دیدم و نمیدانم که نویسندۀ آن خطا کرده یا درست آورده است. (از انساب سمعانی) (لباب الانساب)
لغت نامه دهخدا