جدول جو
جدول جو

معنی قایاتی - جستجوی لغت در جدول جو

قایاتی
(تی ی)
حسن بن محمد از شاعران است و دیوان شعر دارد. دیوان قایاتی مشتمل است بر قصائدی در یادآوری آرایش زنان مصری و جلوۀ آنان در انجمن های رقص و در ستایش و مدح و جز اینها از سائر فنون ادبیات، جزء نخست از دیوان در مصر به سال 1328 ه. ق، 1910م. بطبع رسیده است. (معجم المطبوعات ج 2 ص 1491)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قاجاری
تصویر قاجاری
مربوط به قاجار مثلاً دورۀ قاجاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاباتی
تصویر شاباتی
چپاتی، نوعی نان نازک که خمیر آن را با کف دست پهن کرده و بر روی تابه می اندازند تا بپزد، چاپاتی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاپاتی
تصویر چاپاتی
چپاتی، نوعی نان نازک که خمیر آن را با کف دست پهن کرده و بر روی تابه می اندازند تا بپزد، شاباتی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قایقچی
تصویر قایقچی
قایق ران، رانندۀ قایق، آنکه قایق رانی می کند، پاروزن در قایق پارویی
فرهنگ فارسی عمید
شهری است از شهرهای منیا در مصر، (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1492)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قاجاری
تصویر قاجاری
منسوب به قاجار از ایل قاجار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نایابی
تصویر نایابی
یافت نشدن، کمیابی ندرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلماتی
تصویر قلماتی
ترکی خفتان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قایقچی
تصویر قایقچی
ترکی بلمران توتنران کرجیران قایق ران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قایلات
تصویر قایلات
جمع قایله
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته کاشانی، کاشی آگور کاشی منسوب به قاشان (کاشان) از مردم کاشان کاشانی، کاشی آجر کشی
فرهنگ لغت هوشیار
پای غازی از گیاهان زغارچه گیاهی است از تیره بارهنگها که از تیره های نزدیک به زیتونیان است. این گیاه به ارتفاع 30 تا 35 سانتیمتر می رسد و برگهایش دراز و بریده و شاقه اش بی شیار و کرکدار است. گیاه مزبور تابستانی و پایا است و جزو گیاهانی است که در بهار دوره گردان از صحرا کنده به عنوان دوای تصفیه کننده خون می فروشند. برگهای این گیاه تا حدی ضخیم و گوشتی است و گلهایش سفید و میوه هایش گرد است و برگهای قازیاغی بر اثر مالش بویی شبیه بوی خردل می دهد و مزه اش هم تند است و از آن می توان روغنی گرفت که در تداوی مورد استعمال دارد اطریلال رجل الغراب قازیاغی قازیاقی موجه حشیشه البرص یملک زغارچه بارهنگ پنجه غازی اذنته
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته کاشانی منسوب به قاسان (کاشان) کاشانی. پارسی تازی گشته کاشانی کاشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قازیاقی
تصویر قازیاقی
قازیاغی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاچاقی
تصویر قاچاقی
گریزکی بنحو قاچاق بطور غیر قانونی و پنهانی: قاچاقی وارد مرز شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شایانی
تصویر شایانی
شایستگی سزاواری لیاقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایالتی
تصویر ایالتی
جمع یوم، روزها روزگاران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاپاتی
تصویر چاپاتی
نان فطیر نازک که خمیر آنرا با دست پهن کنند و بر روی تابه پزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساعاتی
تصویر ساعاتی
منسوب به ساعت، ساعت ساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایابی
تصویر پایابی
صفت مکانی که چندان گود نباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایانی
تصویر پایانی
نهایی انتهایی آخرین: (حجت بنصیحت مسلمانی گفتت سخنی درست و پایانی) (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شایانی
تصویر شایانی
سزاواری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پایانی
تصویر پایانی
خاتم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نایابی
تصویر نایابی
قحطی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
Fiscal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
fiscal
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
fiscal
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
fiskalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
фискальный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
фіскальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
fiscaal
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
fiskalisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
fiscal
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مالیاتی
تصویر مالیاتی
fiscale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی