جدول جو
جدول جو

معنی قاقلتین - جستجوی لغت در جدول جو

قاقلتین
(قُ لَ تَ)
تثنیۀ قاقله. الایچی سرخ. والایچی سفید. (آنندراج) (غیاث اللغات). رجوع به قاقله شود
لغت نامه دهخدا
قاقلتین
جمع قاقله، دوالا چی سرخ و سفید
تصویری از قاقلتین
تصویر قاقلتین
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قاقلی
تصویر قاقلی
گیاهی شورمزه شبیه اشنان که در صابون سازی به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قائلین
تصویر قائلین
قائل ها، گوینده های سخن، سخنگوها، جمع واژۀ قائل
فرهنگ فارسی عمید
(اَلْ لَ تَ نِ)
آن دو مؤنث که. (ترجمان علامۀ تهذیب عادل). تثنیۀ التی در حال نصب و جر. آن دو زن که. رجوع به التی و الذی شود
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
جمع واژۀ قائل است در حالت نصبی و جری. رجوع به قائل شود
لغت نامه دهخدا
(نِ)
جمع واژۀ قانت در حالت نصبی و جری:
از صادقین وفا طلب از قانتین ادب
وز متقین حیا و ز مستغفرین بیان.
خاقانی.
رجوع به قانت شود
لغت نامه دهخدا
(قِ لَ تَ)
تثنیۀ قبله. دو قبله. مکۀ معظمه و بیت المقدس. (آنندراج) ، مسجدالحرام و مسجد اقصی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تِ)
جمع واژۀ قاتل، در حالت نصبی وجری. قاتلان. کشندگان. آدم کشان. رجوع به قاتل شود
لغت نامه دهخدا
(قُلْ لا / قُ)
گیاهی است همچو اشنان شورمزه که شتر بچرد آن را. مدرّ بول و شیر است و از خوردن آن آب زرد روان گردد. (منتهی الارب) (آنندراج). و آن را به عربی قلام و به ترکی و فارسی شور نامند. نباتی است شبیه به اشنان و اسفند و رطوبت او بیشتراز اشنان و سبزتر از آن و طعم او شور و با تلخی و شتر به خوردن آن راغب و موافق مزاج او است. در دوم گرم و خشک و قلیل الغذا و آب او بقدر یک وقیه تا نیم رطل با آب مویز و شکر سرخ و مسهل زرداب و مدر بول و حیض و مفتح سدد و جهت ضعف معده و ترهل و درد کمر نافعو تازۀ او مدر شیر و محرک و مقوی باه است. (تحفۀ حکیم مؤمن). رستنی باشد مانند اشنان و در طعم آن شوری هست و گویند مانند کشوث است در فعل و طبیعت وی گرم و خشک باشد و ضعف جگر را نافع است و آن را به عربی رجل الفروج خوانند. (برهان). کاکل. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(قُ)
منسوب به قاقله.
- عود قاقلی، قسمی از عود بخور است. جنسی ازعود که از صنفی بهتر است و از قماری پست تر. رجوع به ترجمه فارسی ابن بطوطه ص 645، 654، 655، 656 شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از یمامه که در ایام قتل مسیلمۀ کذاب در صلح خالد بن ولید درنیامد. این ده مشتمل بر دو نخلستان است از بنی یشکر، و اعشی درباره آن اشعاری دارد. (منتهی الارب) (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
قالی، قالیچه، (غیاث اللغات) :
مرد ره را بوریا قالین بود
باز خشتش زیر سربالین بود،
خواجه عبداﷲ انصاری (کنزالسالکین)
لغت نامه دهخدا
منسوب به یاقوت، به رنگ یاقوت، ساخته شده از یاقوت، یاقوتی:
چو چنبرهای یاقوتین بروز باد گلشنها
جهنده بلبل و صلصل چوبازیگر به چنبرها،
منوچهری،
گل سوار آید بر مرکب یاقوتین
لاله در پیشش چون غاشیه دار آید،
ناصرخسرو،
لاله ها از برای شربت را
حقه هائی شدند یاقوتین،
مسعودسعد،
گل گرفته جام یاقوتین به دست زمردین
پیش شاهنشه به بوی دوستگانی آمده ست،
سنایی،
کشتی زرین به کف دریای یاقوتین در آن
وز حباب گنبدآسا بادبان انگیخته،
خاقانی،
فلک چون جام یاقوتین روان کرد
ز جرعه خاک را یاقوت سان کرد،
نظامی
لغت نامه دهخدا
(یَ تَ)
تثنیۀ قافیه.
- ذوالقافیتین. رجوع به ذوالقافیتین شود
لغت نامه دهخدا
لبن شبرم. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
دهی از دهستان میاندربند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. در 37000 گزی شمال باختری کرمانشاه و 2000 گزی باختر شوسۀ سنندج به دردشت واقع و هوای آن سردسیری است. 215 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه رازآور. محصولات آن غلات، حبوبات، چغندرقند، تریاک، توتون. شغل اهالی زراعت است. از گوهرچقا اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(وَتْ تین)
نام سورۀ 95از سوره های قرآن مشتمل بر هشت آیه است و در مکه نازل شده و با این آیت آغاز میشود: والتین و الزیتون
لغت نامه دهخدا
دوخم که برابر با یک هزار و دو سد (رطل عراقی) درآن آب بگنجد این اندازه ظب بارواداشت (شافعی) پلیدنمی گردد تثنیه قله دو تیغ (کوه)
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی و برابر با قالیچه در استان پارس نزدیک به جهرم شهری است به نام غالینی که از دیر باز مردم آن بوب می بافته اند گمان می رود که غالی و غالین هر دو پیوندی با نام این شهر داشته باشند در باره کجایی بودن واژگان قالی و قالین فرهنگ معین خاموش است ولی این واژگان را بر کرفته از قالیقلا دانسته فرش پشمی کرکدار که از قدیم در ایران بافته می شد قسمی فرش پرزدار منقش و گرانبها: آنچه می باید که ازآمل و طبرستان حاصل شود و آن را بوسهل اسمعیل حاصل گرداند: زرنیشابوری هزار هزار دینار و جامه های رومی و دیگر اجناس هزار تا و محفوری و قالی هزار دست... توضیح 1 قالی در دسته بندی هنرهای تصویری در رده منسوجات قرار دارد. عوامل تشکیل دهنده قالی عبارتند از: رنگ آمیزی و هماهنگی رنگها نقشه و نظم موزون نقشها و زمینه و بافت. توضیح 2 قالی با الیاف حیوانی و نباتی تهیه می گردد. به عبارت دیگر مواد اصلی قالی پنبه یا کتان و پشم یا ابریشم است... نخستین مرحله ایجاد قالی ریسندگی است و آن مرحله تهیه نخ برای بوجود آوردن تارها و پودهاست. پس از این مرحله مرحله کار بافندگی است و از اینجاست که دار نخهای رنگین نقشه و قالیباف پا در میان می گذارند. دار بر زمین استوار می گردد و نخهای رنگین بدان آویزان می شوند و قالی باف در پای آن می نشیند و نقشه را پیش روی خود می گذارد و قالی را می بافد. یا قالی باغی. نوعی قالی است که نقش آن پر گل و گیاه است. این نوع در مغرب ایران بیشتر بافته می شود. یا قالی شکاری. در نقش آن از مناظر شکار استفاده می شود. این نوع قالی از اواخر قرن شانزدهم م. تقریبا مقارن با زمان سلطنت شاه تهماسب تحت تاثیر مینیاتور بوجود آمده. در این نوع انواع پرندگان و حیوانات شکاری با شکارچی پیاده یا سواره که تیر و کمان یا بازی در دست دارد دیده می شود. قالی شکاری در زمان شاه عباس تکمیل شد و در این زمان نقشهای آن در نهایت درجه مسبک گردید. از معروفترین و بهترین نمونه های قالی شکاری قالیی است که متعلق به امپراتوری اتریش بود و آن نیز در زمان صفویه بافته شده است. یا قالی گلدانی. نوعی قالی که در وسط آن طرح گلدانی است و گلها بی آنکه سر بدر آورند حول و حوش گلدان را پر می کنند از قرن 18 م این نوع طرح بسادگی و خشونت گراییده و معمولا مانند طرحهای کاشی جزئیات تزیینی خود را از دست داده است نوع مزبور معمولا در شمال غربی ایران بافته شده است. یا قالی لهستانی. تار و پود این نوع قالی از پشم بسیار نازک ابریشم زرین و سیمین است. سیاحان قرن 17 م. در آثار خود از قالیهایی که با گلابتون زرین و سیمین بافته شده اند نام می برند و می نویسند که در کاخهایی پذیرایی شده اند که با فرشها مشرف بوده است و بر پشتی هایی تکیه زده اند که از قالیها بسی نفیس تر بوده متاسفانه این نوع قالیها بمرور زمان رنگ خود را می بازد. بدیهی است قالیهای مزبور نرم تر از قالیهایی که با پشم بافته می شوند هستند. قالیهای لهستانی را در گذشته به دستور شاهان برای اهدا بسلاطین خارجی می بافته اند و به همین دلیل است که این گونه فرشهای ابریشمی و زربفت را غالبا در موزه های سلطنتی اروپا می بینیم نمونه ای از این قالی هم اکنون در موزه ویکتوریا آلبرت انگلستان وجود دارد. این نوع قالیها را از آن جهت لهستانی می گویند که در گذشته تصور می کردند قالیهای مزبور بوسیله بافندگان ایرانی در لهستان بافته میشوند. یا قالی میر. نقشه آن بوته هایی ترمه یی است. این بوته ها متن قالی را فرا گرفته و از جهت شباهت باسم گلابی و بادامی معروف است. حاسیه آن نقشه ای از خطوط راه راه است. دو نقش مو دارد. این نوع قالیها در سربند بافته شده
فرهنگ لغت هوشیار
قبطی تازی گشته شور گیا گیاهی است از تیره بادنجانیان که مانند اشنیان خاکستر حاصل از سوخته اش در صابون سازی بکار می رود و در تداول عامه آن را شوره نامند علف شوره شور رجل الفروج رجل الفلوس. شورگیاه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ناقل، سروا گویان تر زبانان جابه جا کنندگان جمع ناقل. درحالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع قایل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) قایلین بخلا
فرهنگ لغت هوشیار
جمع قایل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) قایلین بخلا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قبلتین
تصویر قبلتین
دو قبله، مکه معظمه و بیت المقدس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قانتین
تصویر قانتین
جمع قانت، خاموشان، فرمان برندگان، نیایشگران، پرهیزگاران
فرهنگ لغت هوشیار
جمع قاتل، کشندگان جمع قاتل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) کشندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اللتین
تصویر اللتین
آن دو مونث که
فرهنگ لغت هوشیار
حنجره
فرهنگ گویش مازندرانی