جدول جو
جدول جو

معنی قاعون - جستجوی لغت در جدول جو

قاعون
نام کوهی است بلند در اندلس نزدیک دانیه که ازمسافت دو روز راه پیدا است، ابوحفص عروضی زکرمی در اشعاری که درباره زکرم سروده است گوید:
ما راجب ٌ مثلی لوکس عدله
لو کان یعدل وزنه قاعوناً،
(معجم البلدان) (الحلل السندسیه ص 110)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قارون
تصویر قارون
(پسرانه)
معرب از عبری، نام مردی ثروتمند از بنی اسرائیل معاصر موسی (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از قارون
تصویر قارون
ثروتمند. دراصل، نام مردی ثروتمند از بنی اسرائیل و پسر عموی حضرت موسی بود که گنج های بسیار داشت، اما بی اندازه بخیل و جاه طلب بود، برای مثال قارون هلاک شد که چهل خانه گنج داشت / نوشیروان نمرد که نام نکو گذاشت (سعدی - ۷۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طاعون
تصویر طاعون
بیماری واگیردار و خطرناکی که با سر درد، لرز، تب شدید، سرگیجه، التهاب غدد لنفاوی و تورم کبد و طحال همراه است و از طریق کک و موش به انسان منتقل می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قانون
تصویر قانون
دستورها، مقررات و احکامی که از طرف دولت و مجلس برای برقراری نظم و اداره کردن امور جامعه وضع شود
رسم، آیین، روش
اصل اثبات شده در یک علم مثلاً قانون نیوتن، قانون علیت
از آلات موسیقی شبیه سنتور که خرک های متعدد دارد و با مضراب هایی بر انگشتان دست نواخته می شود
قانون اساسی: قانونی که پایه و اساس همۀ قانون های مملکت و حکومت است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماعون
تصویر ماعون
صد و هفتمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۷ آیه، ارایت الذی
فرهنگ فارسی عمید
بیماری واگیر که میکروب آن (باسیل یرسن) در سال 4981 بوسیله یرسن کشف شده، ابتدا حالت تهوع و لرز و سردرد شدید تولید و ورمی دردناک در کشاله ران یا زیر بغل یا گردن پیدا میشود که پس از یک هفته چرک میکند و بعد از بهبودی رد آن باقی میماند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاطون
تصویر قاطون
نوشادر
فرهنگ لغت هوشیار
اصل، مرام است کلی که بر همه جزئیاتش منطبق گردد و احکام جزئیات از آن شناخته شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاوون
تصویر قاوون
ترکی خربزه از گیاهان لاتینی تازی گشته دستنبو خربزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماعون
تصویر ماعون
احسان، نیکویی
فرهنگ لغت هوشیار
عبری تازی گشته در پارسی می توان غارون نوشت نام مردی یهودی که با چهل گنجش به زیر زمین رفت کسیکه در اندوختن مال افراط ورزد، کسیکه با داشتن ثروت بسیار نابود گردد و ثروتش به فریاد او نرسد. یا گنج قارون. مال بسیار: مگر گنج قارون دارم
فرهنگ لغت هوشیار
مرضی عفونی و واگیردار که موش صحرایی از عوامل انتقال آن به انسان است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قارون
تصویر قارون
طبق روایات، یکی از افراد بنی اسراییل (بعضی او را پسرعم حضرت موسی می دانند). وی جاه طلب و بخیل و حسود بود و همواره کار بنی اسراییل را آشفته و بی سامان می کرد. وی دارای ثروتی فراوان بود، کسی که دارای مال فراوان باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قانون
تصویر قانون
قاعده، آیین، اصل و مقیاس چیزی، مقررات و احکام دولتی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قانون
تصویر قانون
یکی از آلات موسیقی شبیه به سنتور که با انگشتان دست نواخته می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماعون
تصویر ماعون
آن چه که از آن کمک جویند و سود برند، اسباب خانه مانند دیگ و تابه و غیره، معروف، زکات، طاعت، باران، آب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قانون
تصویر قانون
آسا، فردید، دات، دادستان، فرسار، دادیک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از طاعون
تصویر طاعون
Pestilence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قانون
تصویر قانون
Rule, Law
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از طاعون
تصویر طاعون
peste
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قانون
تصویر قانون
loi, (FR) règle
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از طاعون
تصویر طاعون
Pest
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قانون
تصویر قانون
Gesetz, (DE) Regel
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قانون
تصویر قانون
prawo, (PL) zasada
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قانون
تصویر قانون
закон , правило
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از طاعون
تصویر طاعون
мор
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از طاعون
تصویر طاعون
zaraza
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قانون
تصویر قانون
закон , правило
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از طاعون
تصویر طاعون
peste
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از طاعون
تصویر طاعون
pestilenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از طاعون
تصویر طاعون
pestilencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قانون
تصویر قانون
ley, (ES) regla
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از طاعون
تصویر طاعون
мор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قانون
تصویر قانون
lei, (PT) regra
دیکشنری فارسی به پرتغالی