جدول جو
جدول جو

معنی قازوز - جستجوی لغت در جدول جو

قازوز
کوزۀ آب، کاسه، شیشۀ خرد، طشت، (منتهی الارب) (آنندراج)، رجوع به قازوزه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ)
کوزۀ آب یا کاسه یا شیشۀ خرد و طشت. (منتهی الارب). ظرفی است برای شراب. (جوالیقی ص 274). طاس. (ناظم الاطباء). پیاله. (مهذب الاسماء). قاقوزه و قاقزّه به همین معنی است. (منتهی الارب). رجوع به قازوز شود
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است جزء دهستان بزچلو بخش وفس شهرستان اراک، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است، راه مالرو دارد و 15تن سکنۀ آن است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
صمغ است، و هرگاه مطلق گفته شود مراد از آن صمغ عربی است، و به سریانی سندروس را نامند، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قازوزه
تصویر قازوزه
کوزه، کاسه، شیشه خرد، تشت
فرهنگ لغت هوشیار