جدول جو
جدول جو

معنی قارنامون - جستجوی لغت در جدول جو

قارنامون
نمام شبیه بحرف است، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

به یونانی حرف است، (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به حرف شود
لغت نامه دهخدا
صمغ کریه الرائحه است که از بلاد عرب آورند و گفته اند سندروس است، (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به قانفامن شود
لغت نامه دهخدا
(قَ)
قردامن، کرویای کوهی. (ناظم الاطباء). رجوع به قردامن شود
لغت نامه دهخدا
(رُ)
پسر قارن. (ولف ص 619). منسوب به قارن:
سوی راست جای فریبرز بود
بکتمارۀ قارنان داد زود.
فردوسی (شاهنامۀ بروخیم ج 5 ص 1328)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قردامون
تصویر قردامون
یونانی تازی گشته تخم سپندان (خردل پارسی) تخم سپندان حرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قارمون
تصویر قارمون
گارمون بنگرید به گارمون
فرهنگ لغت هوشیار
ننگ و عار، شرم حضور
فرهنگ گویش مازندرانی