جدول جو
جدول جو

معنی قارقالوق - جستجوی لغت در جدول جو

قارقالوق
دهی است از دهستان ارس کنار بخش پلدشت شهرستان ماکو، در 9هزارگزی جنوب خاوری پلدشت و 6هزارگزی خاور راه ارابه رو پناه کندی به پلدشت، زمین آن جلگه شن زار، هوای آن گرم و مالاریائی است، 550 تن سکنه دارد، مذهب آنان شیعه و زبانشان ترکی است، آب آن از رود خانه زنگمار و محصول آن غلات و پنبه و کنجد و کرچک و زیره و برنج و شغل اهالی آن زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است، راه ارابه رو دارد و میتوان اتومبیل برد، در دو محل به فاصله 4هزارگز به نام قارقالوق بالا و پائین مشهور است، سکنه قارقالوق پائین 250نفر میباشد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ص 345)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی است از دهستان برگشلو بخش حومه شهرستان ارومیه در یازده هزارگزی خاور ارومیه و پانصدگزی جنوب شوسۀ گلخانه به ارومیه واقع و جلگه ای است معتدل مالاریائی و سکنۀ آن 250 تن است، آب آن از شهری چای و محصول آنجا غلات، انگور، توتون، چغندر، حبوبات، شغل اهالی زراعت است راه شوسه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان، در 15هزارگزی شمال خاوری ابهر و 6هزارگزی راه آهن زنجان، موقعیت جغرافیائی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است، 336 تن سکنه دارد، آب آن از قنات و محصولات آن غلات و انگور و شغل اهالی زراعت است، راه مالرو دارد، و از حدود قهوه خانه شناط اتومبیل میرود، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
ده کوچکی است ازدهستان مزدقانچای بخش نوبران شهرستان ساوه، سکنۀ آن 30 تن است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ص 157)
لغت نامه دهخدا
دهی جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز، در 14هزارگزی جنوب خداآفرین و 24هزارگزی شوسۀ اهر - کلیبر واقع و موقع جغرافیائی آن کوهستانی و گرمسیر و مالاریائی است، 79 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا