جدول جو
جدول جو

معنی قاذفه - جستجوی لغت در جدول جو

قاذفه
(ذِ فَ)
فلاخن. (دهار). سنگ قلاب
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یَ)
گروه اندک از مردم. (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(قَذْ ذا فَ)
یکی قذّاف. (منتهی الارب). رجوع به قذاف شود
لغت نامه دهخدا
(ذَ)
ما یدع الناس شاذهو لاقاذه، فروگذار نمیکند هیچکس را. او دلاور است میکشد هر که را می بیند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(ذِ)
از قذف. سنگ انداز. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). هم بین حاذف و قاذف. الحاذف بالعصا و القاذف بالحجاره. (منتهی الارب) ، ناقۀ قاذف، شتر ماده ای که از پیش روی خود را پیشاپیش شتران دیگر اندازد و پیش رود. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
آنکه کس را به ارتکاب زنا یا لواط منتسب میکند
لغت نامه دهخدا
(قُ فَ)
کنگره، آنچه بیرون جسته باشد از سرکوه، کرانه. (منتهی الارب) (آنندراج). ج، قذاف و قذف، قذف و قذفات. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
جمع واژۀ قائف. پی شناسان. (آنندراج). عندالعرب قوم کانت عندهم معرفه بفصول تشابه اشخاص الناس. (بدایهالمجتهد ابن رشد). رجوع به قائف شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از قاذیه
تصویر قاذیه
مونث قاذی و گروه اندک، نخست آینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قاذف
تصویر قاذف
سنگ انداز، شتر پیشرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قذفه
تصویر قذفه
کنگره، بر آمدگی سر کوه، سوی زی
فرهنگ لغت هوشیار