علی بن عبدالغفار، مکنی به ابوالحسن، سمعانی آورد: من او را در جامع دمشق ملاقات کردم پیرمردی کوتاه قد بود و از سفر حج از راه عراق بصوب وطن مراجعت میکرد من از او چند بیت شعر استفاده بردم. (سمعانی) عبدالله بن محمد فریاط. ابن ماکولا گوید که ابوزکریا بخاری از او روایت کرده است. (سمعانی) عیسی بن ابی عیسی، مکنی به ابوموسی منسوب به قابس شمال آفریقا. از علماء است (سمعانی) نمودبن مسلم قابسی، مکنی به ابومنصور از قابس افریقا (از علماء است). (سمعانی)
علی بن عبدالغفار، مکنی به ابوالحسن، سمعانی آورد: من او را در جامع دمشق ملاقات کردم پیرمردی کوتاه قد بود و از سفر حج از راه عراق بصوب وطن مراجعت میکرد من از او چند بیت شعر استفاده بردم. (سمعانی) عبدالله بن محمد فریاط. ابن ماکولا گوید که ابوزکریا بخاری از او روایت کرده است. (سمعانی) عیسی بن ابی عیسی، مکنی به ابوموسی منسوب به قابس شمال آفریقا. از علماء است (سمعانی) نمودبن مسلم قابسی، مکنی به ابومنصور از قابس افریقا (از علماء است). (سمعانی)
علی بن محمد بن خلف معافری قیروانی معروف به قابسی (324- 403 هجری قمری) عالمی نابینا و مالکی مذهب است که در آفریقا میزیست و حدیث ها و رجال و اسناد حدیث ها را حفظ داشته و فقیه اصولی است. اصل اواز قیروان است. او را تألیفاتی است از جمله: 1- الممهّد در فقه که کتابی است بسیار بزرگ. 2- المنقذ من شبه التأویل. 3- ملخص الموطاء. 4- الرساله المفصلهلاحوال المعلمین و المتعلمین. (الاعلام زرکلی ص 690)
علی بن محمد بن خلف معافری قیروانی معروف به قابسی (324- 403 هجری قمری) عالمی نابینا و مالکی مذهب است که در آفریقا میزیست و حدیث ها و رجال و اسناد حدیث ها را حفظ داشته و فقیه اصولی است. اصل اواز قیروان است. او را تألیفاتی است از جمله: 1- الممهّد در فقه که کتابی است بسیار بزرگ. 2- المنقذ من شبه التأویل. 3- ملخص الموطاء. 4- الرساله المفصلهلاحوال المعلمین و المتعلمین. (الاعلام زرکلی ص 690)
این نسبت به یابس است و او ابوالحسن بن زید بن محمد بن جعفر بن مبارک بن قلفل بن دینار یابسی عامری کوفی معروف به ابن ابی الیابس است وی از مردم کوفه و راستگو بوده است. از ابراهیم عبدالله عیشی قصار و داود بن یحیی دمان و حصن بن حکم حیری و احمد بن احمد بن موسی حمار حدیث کرد و محمد بن مظفر و ابوحفص بن شاهین و ثلاج و ابن زرقویه از وی روایت کرده اند محمد بن احمد بن سفیان حافظ گوید: در سنۀ 441 زید بن محمد عامری معروف به ابن ابی الیابس پنج روز باقی مانده از ذی القعده وفات یافت و او شیخی صالح و صدوق بود و در پایان عمر به وسواس و پریشانی حواس مبتلا شد... (انساب سمعانی ص 596)
این نسبت به یابس است و او ابوالحسن بن زید بن محمد بن جعفر بن مبارک بن قلفل بن دینار یابسی عامری کوفی معروف به ابن ابی الیابس است وی از مردم کوفه و راستگو بوده است. از ابراهیم عبدالله عیشی قصار و داود بن یحیی دمان و حصن بن حکم حیری و احمد بن احمد بن موسی حمار حدیث کرد و محمد بن مظفر و ابوحفص بن شاهین و ثلاج و ابن زرقویه از وی روایت کرده اند محمد بن احمد بن سفیان حافظ گوید: در سنۀ 441 زید بن محمد عامری معروف به ابن ابی الیابس پنج روز باقی مانده از ذی القعده وفات یافت و او شیخی صالح و صدوق بود و در پایان عمر به وسواس و پریشانی حواس مبتلا شد... (انساب سمعانی ص 596)
ابن قابسی. علی بن محمد بن خلف معافری مالکی، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن قابسی. رجوع به ابن قابسی (ابوالحسن علی بن...) و نیز به علی بن محمد بن خلف... شود
ابن قابسی. علی بن محمد بن خلف معافری مالکی، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن قابسی. رجوع به ابن قابسی (ابوالحسن علی بن...) و نیز به علی بن محمد بن خلف... شود
ابن محمد بن نوح قابسی غزنوی حنفی، ملقب به جمال الدین. او راست: الحاوی القدسی فی الفروع و مؤلف کشف الظنون گوید: در ظهر نسخه ای دیدم که مصنف آن محمد غزنوی است. وفات صاحب ترجمه در حدود 600 ه. ق. بود
ابن محمد بن نوح قابسی غزنوی حنفی، ملقب به جمال الدین. او راست: الحاوی القدسی فی الفروع و مؤلف کشف الظنون گوید: در ظهر نسخه ای دیدم که مصنف آن محمد غزنوی است. وفات صاحب ترجمه در حدود 600 هَ. ق. بود
ابوالحسن علی بن محمد بن خلف. محدث. از مردم قیروان. مولد او به سال 324 ه. ق. بوده است و او یکی از ائمۀ حدیث است. به سال 352 سفری بمشرق شده و در مکه صحیح بخاری را از ابوزید شنوده و در 357 به قیروان بازگشته و در 403 بدانجا درگذشته است. او راست: کتاب الملخص و آن تلخیص کتاب موطاء است. و قابسی نسبت است به قابس شهری بافریقیه نزدیک مهدیه
ابوالحسن علی بن محمد بن خلف. محدث. از مردم قیروان. مولد او به سال 324 هَ. ق. بوده است و او یکی از ائمۀ حدیث است. به سال 352 سفری بمشرق شده و در مکه صحیح بخاری را از ابوزید شنوده و در 357 به قیروان بازگشته و در 403 بدانجا درگذشته است. او راست: کتاب الملخص و آن تلخیص کتاب موطاء است. و قابسی نسبت است به قابس شهری بافریقیه نزدیک مهدیه
یاقوت گوید: شهری است در شمال افریقا و جنوب شرقی تونس در 300هزارگزی جنوب شهر تونس میان طرابلس و سفاقس و مهدیه، و تا طرابلس هشت منزل فاصله دارد. عرض جغرافیائی آن 35 درجه است. دارای آبهای جاری و باغها و نخلستانها و درختان توت، زیتون، پرتقال، لیمو، موز و نیشکر است و تجارت آن اهمیت دارد. رودخانه ای به همین نام از کنار آن میگذرد که آبی زلال و خنک دارد و باغهای قابس را مشروب مینماید. بکری گوید: شهری است زیبا دارای قلعه ای محکم و باغها و مسافرخانه ها و مسجد جامع و گرمابه های فراوان که گرداگرد آن را خندقی بزرگ احاطه کرده است. در موقع ضرورت آن را از آب انباشته سازند و در پناه آن خود را از تعدی و تجاوز دشمن نگهداری کنند. دارای سه دروازه است. و بیست هزار تن جمعیت دارد که بیشتر آنها عربند. ابن بطوطه گوید: این شهر در ساحل دریای روم واقع است
یاقوت گوید: شهری است در شمال افریقا و جنوب شرقی تونس در 300هزارگزی جنوب شهر تونس میان طرابلس و سفاقس و مهدیه، و تا طرابلس هشت منزل فاصله دارد. عرض جغرافیائی آن 35 درجه است. دارای آبهای جاری و باغها و نخلستانها و درختان توت، زیتون، پرتقال، لیمو، موز و نیشکر است و تجارت آن اهمیت دارد. رودخانه ای به همین نام از کنار آن میگذرد که آبی زلال و خنک دارد و باغهای قابس را مشروب مینماید. بکری گوید: شهری است زیبا دارای قلعه ای محکم و باغها و مسافرخانه ها و مسجد جامع و گرمابه های فراوان که گرداگرد آن را خندقی بزرگ احاطه کرده است. در موقع ضرورت آن را از آب انباشته سازند و در پناه آن خود را از تعدی و تجاوز دشمن نگهداری کنند. دارای سه دروازه است. و بیست هزار تن جمعیت دارد که بیشتر آنها عربند. ابن بطوطه گوید: این شهر در ساحل دریای روم واقع است
منسوب به قابوس، احمد بن ابراهیم سهل، مکنی به ابی شجاع، ابوالفضل محمد بن طاهر مقدسی گوید که از قابوسی پرسیدم درباره این لقب (قابوسی) گفت من از فرزندان قابوسم، (سمعانی)
منسوب به قابوس، احمد بن ابراهیم سهل، مکنی به ابی شجاع، ابوالفضل محمد بن طاهر مقدسی گوید که از قابوسی پرسیدم درباره این لقب (قابوسی) گفت من از فرزندان قابوسم، (سمعانی)
رستم بن اسامه، مکنی به ابونعمان. وی از ابوالاحوص و علی بن مسهر و ابوبکر بن عباس و ابوخالد احمر و عمار بن سیف و عیسی بن یونس روایت کند. ابوحاتم از او حدیث شنیده و در مکه و قادسیه نوشته است. (الانساب سمعانی) علی بن احمد قطان. از عبدالحمید بن صالح روایت کرده و جعفر بن محمد بن نصیر خلدی از او روایت کند. (سمعانی)
رستم بن اسامه، مکنی به ابونعمان. وی از ابوالاحوص و علی بن مسهر و ابوبکر بن عباس و ابوخالد احمر و عمار بن سیف و عیسی بن یونس روایت کند. ابوحاتم از او حدیث شنیده و در مکه و قادسیه نوشته است. (الانساب سمعانی) علی بن احمد قطان. از عبدالحمید بن صالح روایت کرده و جعفر بن محمد بن نصیر خلدی از او روایت کند. (سمعانی)
شاعر شیرازی (و یا ترشیزی). که دارای طبع خوب بوده و خود را به صورت مردم سپاهی می آراسته و در آخر کار از این سپاهیگری متقاعد گشته و به گوشۀ بی توشۀتوکل نشسته در اوائل حال هجو مردم بسیار میکرده در آخر از این کار نیز توبه کرده و این مطلع از اوست: عجب نبود ز لطف ار زانکه بنوازی غریبان را نوازش زآنکه رسم و عادت خوبی است خوبان را. و اتفاقاً در این شعر هجو خود کرده که با وجودی که مزه ندارد قافیه هم معیوب است. (ترجمه مجالس النفائس ص 66 و 240)
شاعر شیرازی (و یا ترشیزی). که دارای طبع خوب بوده و خود را به صورت مردم سپاهی می آراسته و در آخر کار از این سپاهیگری متقاعد گشته و به گوشۀ بی توشۀتوکل نشسته در اوائل حال هجو مردم بسیار میکرده در آخر از این کار نیز توبه کرده و این مطلع از اوست: عجب نبود ز لطف ار زانکه بنوازی غریبان را نوازش زآنکه رسم و عادت خوبی است خوبان را. و اتفاقاً در این شعر هجو خود کرده که با وجودی که مزه ندارد قافیه هم معیوب است. (ترجمه مجالس النفائس ص 66 و 240)