- قاآنچی
- کسی که اموال یا احشام قاآن را در تحویل داشت
معنی قاآنچی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که اموال یا احشام قاآن را در تحویل داشت
مغولی ترکی گنجور کسی که نگهبان و شمار دار داراک قا آن بوده است
مربوط به قاآن، پادشاهی
منسوب به قاآن، منسوب به اگتای قاآن: بر شکن کاکل ترکانه که در طالع تست بخشش و کوشش قاآنی و چنگز خانی. (حافظ 333)
در دوره صفوی و پس از آن، دربان
قایق ران، رانندۀ قایق، آنکه قایق رانی می کند، پاروزن در قایق پارویی
کسی که قاطر دارد و با قاطر بار یا مسافر حمل و نقل می کند، قاطربان، قاطردار، استربان، استردار، استروان
دربان، حاجب
استربان
ترکی باز دارنده، دربان، چوبدار، باژ گیر تاکید کننده، دربان، چوبدار، محصل مالیات بگیر
ترکی بلمران توتنران کرجیران قایق ران
پارسی تازی گشته گاوندی پیه بسته گاو
دربان، حاجب
ترکی دروازه بان در بان حاجب دربان بواب
بارزد قنه
بنگرید به قاپوچی
سرخ، سرخ پررنگ، بسیار سرخ
پادشاه بزرگ، شاهنشاه، لقب پادشاهان مغول مثلاً اکتای قاآن، منکوقاآن
شاهنشاه پادشاه بزرگ: اگتای قاآن منگوقاآن، اگتای قاآن
ترکی از پارسی خود خونی خونین تازی از پارسی خونی خونین سرخ بسیار سرخ سخت سرخ. یا احمر قانی. سرخ تند