جدول جو
جدول جو

معنی فینیقی - جستجوی لغت در جدول جو

فینیقی
فنیقی، رجوع به فنیقی شود
لغت نامه دهخدا
فینیقی
منسوب به فینیقیه. از مردم فینیقیه
تصویری از فینیقی
تصویر فینیقی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فنیقی
تصویر فنیقی
از مردم فنیقیه
فرهنگ فارسی عمید
(عَ نَ نی)
منسوب به عینین، که دهی است به بحرین، و خلید عینینی از آن ده است. (از منتهی الارب). و رجوع به عینین شود
لغت نامه دهخدا
(فَ ضی ضا)
رجوع به فوضوضاء و فیضوضی شود
لغت نامه دهخدا
(فِ)
منسوب به فنیقیه. رجوع به فنیقیه شود، از مردم فنیقیه. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
شهری بوده است در مقدونیه که جزو یونان و در ساحل دریای اژه بوده است، (از فرهنگ جغرافیایی وبستر)
شهری است در غرب ویرجینیای امریکا، (از فرهنگ جغرافیایی وبستر)
لغت نامه دهخدا
در تداول عامه، کوچک، ریزه، فنغلی، فنقلی، فسقلی، (یادداشتهای مؤلف)،
نیز نام کوچکترین ریگ است از سه ریگ، که در بازی یکی از آنها را در دست پنهان کنند و از دیگری پرسند: گاو، گوساله یا فینگیلی ؟ یعنی: کدام سنگ در دست من است ؟ (یادداشتهای مؤلف)
لغت نامه دهخدا
نوعی است از جامه، (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
منسوب به سینیز که دهی است بفارس، رجوع به ص 149 و 150 فارسنامۀ ابن البلخی، منتهی الارب و سینیز شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
اسم طایفه ای از ایل کرد ایران که تقریباً پنجاه هزار خانوارند و در بلوک جوانروز ییلاق کوه شاهو و قشلاق سوخیل مسکن دارند و به اسم اعلی جد خود ایناق بیک مشهورند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 58)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فنیقی
تصویر فنیقی
منسوب به فنیقیه فینیقی از مردم فینیقیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
بدنيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
Physical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
physique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
físico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
físico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
физический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
physisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
fizyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
فیزیکی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
فیزیکی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
শারীরিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
ทางกายภาพ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
kimwili
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
fiziksel
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
物理的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
物理的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
פיזי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
фізичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
fisik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
भौतिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
fysiek
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
fisico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
물리적인
دیکشنری فارسی به کره ای