جدول جو
جدول جو

معنی فیطفلون - جستجوی لغت در جدول جو

فیطفلون
فاوانیا. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به فاوانیا شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ طَ فِ)
فاوانیاست، و به یونانی عودالصلیب نیز نامند. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به فنطافلون شود
لغت نامه دهخدا
به رومی قطران است، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
پوست درخت صنوبر. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(فَ فِ)
به یونانی رستنیی باشد که آن را پنجنگشت خوانند. (برهان). ذوخمسهاوراق. (مخزن الادویه). نباتی است که آن را پنجنگشت گویند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). بنطابلون. فنطافلن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
بنطافیلن. (از فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(لُنْ)
در قرن دوم میلادی میزیست. از مردم فنیقیه بود و چون تألیفات خود را به زبان یونانی نوشت به یونانی معروف گشت. کتاب او در تاریخ فنیقیه است و به نام یکی از حکمای قدیم فنیقیه سان خود خونیاتن نام دارد. از کتاب او قسمتهایی باقی مانده است که مربوط به خلقت و اساطیر است و راوسویوس از وی اقتباس کرده، و از همان قسمتها معلوم است که به ارباب انواع یونانی عقیده داشته است. (از ایران باستان پیرنیا ص 87)
لغت نامه دهخدا
یونانی نارون (این واژه پارسی است و با نار تازی هیچ پیوندی ندارد) از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار