جدول جو
جدول جو

معنی فیضیضی - جستجوی لغت در جدول جو

فیضیضی
(فَ ضی ضا)
رجوع به فوضوضاء و فیضوضی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ ضو ضا)
فیضوضاء. فوضوضاء. رجوع به این دو کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(تَ یَ)
چشم بازکردن سگ بچه. لغه فی الصاد. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تیصیص شود
لغت نامه دهخدا
(اِسْ)
برانگیختن کسی را بر جنگ کسی. یاحض بدان معنی است و حضیضی اسم است از آن. (منتهی الارب)
برانگیختن کسی را بر جنگ کسی. حض. (متن اللغه). رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
(فَ ضو ضا)
فوضوضاء. (اقرب الموارد). رجوع به فوضوضاء شود
لغت نامه دهخدا
(ذَ)
بسیار شدن آب، چندانکه روان گردد. (منتهی الارب). فیض. فیضان، لبالب رفتن رود. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به فیضان و فیض شود، آشکار کردن راز را. (منتهی الارب). رجوع به فیض و فیضان شود
لغت نامه دهخدا
(فَ)
رجوع به فوضوضاء. فیضوضه و فیضوضی شود
لغت نامه دهخدا
شهری بوده است در مقدونیه که جزو یونان و در ساحل دریای اژه بوده است، (از فرهنگ جغرافیایی وبستر)
شهری است در غرب ویرجینیای امریکا، (از فرهنگ جغرافیایی وبستر)
لغت نامه دهخدا
(فَ یِ)
منسوب به فرایض که تخصص در علم مواریث را افاده می کند. (از سمعانی). رجوع به فرائضی شود. و در تداول عربی امروز فرضی به کار برند
لغت نامه دهخدا
فنیقی، رجوع به فنیقی شود
لغت نامه دهخدا
(فَ ضا)
امرهم فیوضی بینهم، یعنی مختلف اند در آن وتصرف می کند هر کس چیزی که مر دیگری راست. (منتهی الارب). فیضوضی. فیضیضی. فیضوضاء. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فینیقی
تصویر فینیقی
منسوب به فینیقیه. از مردم فینیقیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
بدنيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
Physical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
physique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
fisico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
فیزیکی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
físico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
физический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
physisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
fizyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
фізичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
físico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
فیزیکی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
fysiek
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
শারীরিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
ทางกายภาพ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
kimwili
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
fiziksel
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
物理的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
פיזי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
물리적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
fisik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
भौतिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فیزیکی
تصویر فیزیکی
物理的
دیکشنری فارسی به چینی