جدول جو
جدول جو

معنی فیزیولوژیست - جستجوی لغت در جدول جو

فیزیولوژیست
متخصص فیزیولوژی
تصویری از فیزیولوژیست
تصویر فیزیولوژیست
فرهنگ فارسی عمید
فیزیولوژیست
(زیُ لُ)
عالم فیزیولوژی. دانشمند علم وظایف الاعضاء. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
فیزیولوژیست
عالم به وظائف الاعضا
تصویری از فیزیولوژیست
تصویر فیزیولوژیست
فرهنگ لغت هوشیار
فیزیولوژیست
((یُ لُ))
عالم فیزیولوژی، دانشمند علم وظایف الاعضایی
تصویری از فیزیولوژیست
تصویر فیزیولوژیست
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

علمی که دربارۀ طرز کار اعضا و دستگاه های بدن جانوران و ارتباط آن ها با یکدیگر بحث می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فیزیولوژیک
تصویر فیزیولوژیک
مربوط به فیزیولوژی
فرهنگ فارسی عمید
(زیُ لُ)
علمی که در باب طرز عمل اعضای بدن جانوران و رابطۀ آنها با یکدیگر بحث کند. علم وظائف الاعضا. (فرهنگ فارسی معین). امروز فیزیولوژی را برای تشریح کیفیت زیست گیاهان و جانوران هر دو به کار میبرن-د
لغت نامه دهخدا
(زیُ لُ)
منسوب و مربوطبه فیزیولوژی. وظایف الاعضائی. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فیزیولوژیک
تصویر فیزیولوژیک
طبیعی، عادی منسوب به فیزیولوژی وظایف الاعضائی
فرهنگ لغت هوشیار
علمی که در باب طرز عمل اعضای بدن جانوران و رابطه آنها با یکدیگر بحث می کند علم وظایف الاعضا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیزیو لوژیست
تصویر فیزیو لوژیست
تنکرد شناس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیزیولوژی
تصویر فیزیولوژی
((یُ لُ))
علم وظایف اعضاء بدن جانداران، علمی که درباره طرز کار اعضا و دستگاه های بدن جانوران و ارتباط آن ها با یکدیگر بحث می کند، کار اندام شناسی، کار اندام (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
فسيولوجيّةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
Physiological
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
physiologique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
fizjologiczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
জীববিদ্যা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
fisiológico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
физиологический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
physiologisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
فیزیولوژیکی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
فیزیولوژیکی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
kisaikolojia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
ชีววิทยา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
фізіологічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
fizyolojik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
生理的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
生理的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
פיזיולוגי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
fisiologis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
शारीरिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
fysiologisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
fisiologico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
fisiológico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فیزیولوژیکی
تصویر فیزیولوژیکی
생리학적인
دیکشنری فارسی به کره ای