- فیزیولوژی
- علمی که در باب طرز عمل اعضای بدن جانوران و رابطه آنها با یکدیگر بحث می کند علم وظایف الاعضا
معنی فیزیولوژی - جستجوی لغت در جدول جو
- فیزیولوژی ((یُ لُ))
- علم وظایف اعضاء بدن جانداران، علمی که درباره طرز کار اعضا و دستگاه های بدن جانوران و ارتباط آن ها با یکدیگر بحث می کند، کار اندام شناسی، کار اندام (واژه فرهنگستان)
- فیزیولوژی
- علمی که دربارۀ طرز کار اعضا و دستگاه های بدن جانوران و ارتباط آن ها با یکدیگر بحث می کند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
طبیعی، عادی منسوب به فیزیولوژی وظایف الاعضائی
مربوط به فیزیولوژی
عالم به وظائف الاعضا
متخصص فیزیولوژی
Physiological
fisiológico
физиологический
physiologisch
fizjologiczny
фізіологічний
fisiológico
physiologique
fisiologico
fysiologisch
शारीरिक
fisiologis
فيزيولوجيٌّ
פיזיולוגי
fizyolojik
kisaikolojia
ชีววิทยา
জীববিদ্যা
فیزیولوژیکی
علمی است در باب طرز عمل اعضای بدن جانوران و رابطه آنها با یکدیگر بحث کند
فرانسوی تنکرد شناسی
(فیلم شناسی) رخشار شناسی
فرانسوی تنکردیک
فرانسوی زبان شناسی