جدول جو
جدول جو

معنی فیروزکلا - جستجوی لغت در جدول جو

فیروزکلا
(کَ یِ)
دهی است از دهستان دشت سر از بخش مرکزی شهرستان نوشهر که دارای 1100 تن سکنه است. آب آن از رود خانه هراز و محصول عمده اش برنج، غله و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شهر کوچکی است که مرکز بخش فیروزکوه شهرستان دماوند است و در سر سه راه تهران به مازندران و سمنان واقع است، ناحیه ای کوهستانی و دارای 4500 تن سکنه است، آب آن از رودخانه های گورسفید، شورستان و چشمه سارها و محصول عمده اش غله، سیب زمینی و بنشن و انواع میوۀ سردسیری است، فیروزکوه قبل از احداث راه آهن از نظر اقتصادی اهمیت بیشتری داشت، در اطراف این شهر معادن زغال سنگ وجود دارد، مزارع کل فور، سیاده، اندورسر، اندوراه کشه، نورس کره سر، امیریه یا دشت ملک و سلیم جزو فیروزکوه است، از آثار قدیم قلعۀ خرابی در کنار مزرعۀ سیاده و نیز قلعۀ خرابی بنام خراب ده در آنجا است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از بخش تربت جام شهرستان مشهد که دارای 352 تن سکنه است، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و پنبه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
قلعه ای است استوار میان هرات و غزنین، (معجم البلدان)، پایتخت غوریان بوده است، (از تاریخ جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
آنچه مبارک و میمون باشد، که بر آن تفاؤل نیک زنند، که آن را نیک دانند:
همان کعبه را نیز بیند جمال
شود شاد از آن نقش فیروزفال،
نظامی،
رجوع به فیروزفالی شود
لغت نامه دهخدا
پیروزحال، (فرهنگ فارسی معین)، که حال او حکایت از پیروزی کند
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
دهی است از بخش مرکزی شهرستان نوشهر که دارای 680 تن سکنه است. آب آن از چشمه و رود خانه محلی و محصول عمده اش غله و ارزن است. اهالی در زمستان در حدود قشلاق کجور ذغال تهیه میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(کَ یِ)
دهی است از دهستان علوی کلا از بخش مرکزی شهرستان نوشهر که دارای 410 تن سکنه است. آب آن از رود خانه هراز و محصول عمده اش برنج، غله و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
روستایی از توابع کجور ۲از توابع دشت سر آمل
فرهنگ گویش مازندرانی