جدول جو
جدول جو

معنی فژیژ - جستجوی لغت در جدول جو

فژیژ
(فَ)
دوائی است که آن را گیاه ترکی و اگر ترکی خوانند. (برهان). اسم وج است. (فهرست مخزن الادویه). ظاهراً مصحف فژژ است. (از حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به فژ، فریژ و فژژ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژیژ
تصویر ژیژ
مردار، پلشت، نجس
فرهنگ فارسی عمید
مردار، (جهانگیری)، پلشت، نجس، (برهان)، لاش، چرکین، در صحاح الفرس ژیژ و ریژ آمده و ناچار یکی تصحیف دیگری است، صاحب فرهنگ رشیدی آرد: ژیژ، ژیژا، ژاوژا، ژأوژا (هر چهار لغت) مرادف جیز و جیژ است یعنی خارپشت
لغت نامه دهخدا
(فَ ژَ)
گیاهی است که درد شکم را سود دارد و آن را گیاه ترکی و اگر ترکی خوانند. (برهان)
لغت نامه دهخدا