دوائی است که آن را گیاه ترکی و اگر ترکی خوانند. (برهان). اسم وج است. (فهرست مخزن الادویه). ظاهراً مصحف فژژ است. (از حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به فژ، فریژ و فژژ شود
دوائی است که آن را گیاه ترکی و اگر ترکی خوانند. (برهان). اسم وج است. (فهرست مخزن الادویه). ظاهراً مصحف فژژ است. (از حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به فژ، فریژ و فژژ شود
مردار، (جهانگیری)، پلشت، نجس، (برهان)، لاش، چرکین، در صحاح الفرس ژیژ و ریژ آمده و ناچار یکی تصحیف دیگری است، صاحب فرهنگ رشیدی آرد: ژیژ، ژیژا، ژاوژا، ژأوژا (هر چهار لغت) مرادف جیز و جیژ است یعنی خارپشت
مردار، (جهانگیری)، پلشت، نجس، (برهان)، لاش، چرکین، در صحاح الفرس ژیژ و ریژ آمده و ناچار یکی تصحیف دیگری است، صاحب فرهنگ رشیدی آرد: ژیژ، ژیژا، ژاوژا، ژأوژا (هر چهار لغت) مرادف جیز و جیژ است یعنی خارپشت