جدول جو
جدول جو

معنی فچفچه - جستجوی لغت در جدول جو

فچفچه
سخنی که بر سر زبان ها افتاده و مردم آهسته و بیخ گوشی به یکدیگر بگویند، پچ پچه، پچ پچ
فرهنگ فارسی عمید
فچفچه
(فُ فُ چَ / چِ)
سخنی که بر زبانها و میان مردم افتاده باشد لیکن بعنوان سرگوشی و خفیه به هم گویند. (برهان: لغات متفرقه). فجفجه. رجوع به فجفجه شود
لغت نامه دهخدا
فچفچه
سخنی که بر زبانهای مردم افتاده باشد که به طور سرگوشی و آهسته به یکدیگر گویند
فرهنگ لغت هوشیار
فچفچه
((فُ چْ فُ چِ))
پچ پچ، پچپچه، سخنی که بر سر زبان ها افتاده باشد و مردم در گوشی و آهسته به یکدیگر بگویند، نجوا
تصویری از فچفچه
تصویر فچفچه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ چَ /چِ)
در دیوان مسعودسعد (چ مرحوم یاسمی ص 177) در چیستان ’ظاهراً چنگ’ این بیت آمده:
پشتش چو چفچه چفچه و آن چفچه ها همه
در بسته همچو پهلوی مردم بیکدگر.
مسعودسعد.
و معنی آن معلوم نشد
لغت نامه دهخدا