معنی فولادبازو - جستجوی لغت در جدول جو

لغت نامه دهخدا

کسی که بازوهای قوی دارد، پرزور، برای مثال هرکه با پولادبازو پنجه کرد / ساعد مسکین خود را رنجه کرد (سعدی - ۷۵)

آنکه بازو از پولاد دارد، مردی سخت زورمند:
هر که با پولادبازو پنجه کرد
ساعد مسکین خود را رنجه کرد،
(گلستان)

عمل ساختن فولاد،
محل ساختن آلات فولادین، (فرهنگ فارسی معین)

ده کوچکی است از بخش نوبران شهرستان ساوه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)

آنکه بازوی فولادین دارد آهنین بازو: (هر که با پولاد بازو پنجه کرد ساعد مسکنی خود را رنجه کرد) (گلستان) مردی سخت زورمند

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما