- فوریه
ماه دوم سال میلادی، پس از ژانویه و پیش از مارس
معنی فوریه - جستجوی لغت در جدول جو
- فوریه (فِ یِ)
دومین ماه سال فرنگی برابر دهۀدوم و سوم بهمن و دهۀ اول اسفند. (فرهنگ فارسی معین). پیش از مارس و پس از ژانویه. (یادداشت مؤلف)
- فوریه
فرانسوی دویمین ماه سال فرنگی دومین ماه سال فرنگی برابر دهه دوم و سوم بهمن و دهه اول اسفند
- فوریه ((فِ وْ یِ))
دومین ماه سال فرنگی برابر با دهه دوم و سوم بهمن و دهه اول اسفند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پوشانیدن و پنهان کردن حقیقت، امری را برخلاف حقیقت نشان دادن، حقیقت را نهفتن و طور دیگر وانمود کردن
صدقه ای که طبق دستور شرع باید در غروب روز آخر ماه رمضان کنار گذاشته شود و در روز عید فطر به مستحقان داده شود، فطری
(صَفْ فو ری یَ)
لغت نامه دهخدا
نام قریۀ بزرگی است در قضای ناصره از سنجاق عکا تابع ولایت بیروت از فلسطین. در 5000گزی شمال غربی ناصره و 12000گزی جنوب شرقی عکا واقع است. (از قاموس الاعلام ترکی). شهری است از نواحی اردن به شام قرب طبریه. (معجم البلدان)
بمعنی استعمال لفظی که آن دو معنی باشد، یکی نزدیک و دیگری دور و منظور معنی دور باشد
((فُ یَ))
فرهنگ فارسی معین
وضع یا حالتی که نیازمند اقدام سریع و فوری باشد
فوریت پزشکی: رویدادی ناگهانی و نامنتظر که نیاز به اقدام فوری داشته باشد
فوریت پزشکی: رویدادی ناگهانی و نامنتظر که نیاز به اقدام فوری داشته باشد
