جدول جو
جدول جو

معنی فوریت - جستجوی لغت در جدول جو

فوریت
(سَ / سِ بِ بُ دَ)
فوری بودن. آنکه چیزی بدون مهلت باشد، در اصطلاح پارلمانی آن است که دولت یا یکی از وزرا لایحه ای را پیشنهاد کند و بررسی و تصویب سریع آن را خواستار شود: به قید دو یا سه فوریت
لغت نامه دهخدا
فوریت
((فُ یَ))
وضع یا حالتی که نیازمند اقدام سریع و فوری باشد
فوریت پزشکی: رویدادی ناگهانی و نامنتظر که نیاز به اقدام فوری داشته باشد
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
فرهنگ فارسی معین
فوریت
إلحاحٌ
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به عربی
فوریت
Expedience, Immediacy
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
فوریت
opportunité, immédiateté
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به فرانسوی
فوریت
conveniência, imediatismo
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به پرتغالی
فوریت
срочность , непосредственность
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به روسی
فوریت
Dringlichkeit, Unmittelbarkeit
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به آلمانی
فوریت
pilność, bezpośredniość
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به لهستانی
فوریت
терміновість , негайність
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به اوکراینی
فوریت
conveniencia, inmediatez
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
فوریت
urgentie, onmiddellijkheid
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به هلندی
فوریت
urgenza, immediatezza
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
فوریت
तात्कालिकता
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به هندی
فوریت
فوریّت , فوریّت
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به اردو
فوریت
তাত্ক্ষণিকতা , তাত্ক্ষণিকতা
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به بنگالی
فوریت
ความเร่งด่วน , ความเร่งด่วน
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به تایلندی
فوریت
dharura, uharaka
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به سواحیلی
فوریت
緊急 , 即時性
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به ژاپنی
فوریت
迫切 , 立即性
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به چینی
فوریت
דחיפות , מִיָּדִיּוּת
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به عبری
فوریت
긴급 , 즉각성
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به کره ای
فوریت
urgensi, kesegeraan
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
فوریت
aciliyet
تصویری از فوریت
تصویر فوریت
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فوریه
تصویر فوریه
ماه دوم سال میلادی، پس از ژانویه و پیش از مارس
فرهنگ فارسی عمید
از ژنس های معروف روم بود که افراد آن نخست از سرزمین لاسیوم به روم آمده بودند، (فوستل دو کولانژ)
لغت نامه دهخدا
یکی از اعیاد یهود که محض یادگاری خلاصی یهود بتوسط مردی خای و استر از هلاکت مراعات میشود، (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
(فِ یِ)
دومین ماه سال فرنگی برابر دهۀدوم و سوم بهمن و دهۀ اول اسفند. (فرهنگ فارسی معین). پیش از مارس و پس از ژانویه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
کتاب موسی (ع). (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم الاطباء). که توراه نیز گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به توراه و توریه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از نوریت
تصویر نوریت
فرانسوی پی آماه (ورم عصب)
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی دویمین ماه سال فرنگی دومین ماه سال فرنگی برابر دهه دوم و سوم بهمن و دهه اول اسفند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فوریه
تصویر فوریه
((فِ وْ یِ))
دومین ماه سال فرنگی برابر با دهه دوم و سوم بهمن و دهه اول اسفند
فرهنگ فارسی معین
فوریّت
دیکشنری اردو به فارسی
برتری، تقدّم، اولویّت، تعالی
دیکشنری اردو به فارسی
یأس، کسالت
دیکشنری اردو به فارسی