- فهده
- یوز: مادینه
معنی فهده - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مونث سهد بی خوابی، کاراستوار
گری از بیماری ها
ضمان، کفالت، تاوان، ذمه، پیمان
هفت و ده، عدد بعد از شانزده، عدد «۱۷»
تاوان و کفالت، ضمان
مونث فرد بی همال یگانه تک تپه پشته تکزی گوشه گیر
خمیر خشکی که ازآن آبکامه سازند
فرهد بنگرید به فرهد
کودک رسیده: مادینه
سست ناتوان: مرد
وهده در پارسی پسته زمین نشیب زمین گود دره جای مطمئن و هموار، جمع وهد، زمین پست و هموار، جمع وهاد
عدداصلی بین شانزده وهیجده ده بعلاوه هفت (17)
زمین پست، گودال
یوزپلنگ، پستانداری درنده و گوشت خوار، شبیه پلنگ ولی کوچک تر از آنکه بر روی پوست خود خال های فراوان دارد
یوزپلنگ
فراموشی از یاد بردن، ناتوانی در سخن چوبی که کشتیبانان بدان کشتی رانند پاروی کشتی
حق راست ودرست، مقابل بیهده بیهوده: (مهرجویی (خواهی) زمن وبی مهری هده خواهی زمن وبیهده ای) (رودکی)، فایده
سود، فایده، برای مثال مهر جویی ز من و بی مهری / هده خواهی ز من و بیهده ای (رودکی - ۵۲۹)