- فهارس
- جمع فهرس، از ریشه پارسی پهرست ها جدولی شامل ابواب و فصول کتاب در ابتدا یا انتهای آن، صورت اسامی چیزی
معنی فهارس - جستجوی لغت در جدول جو
- فهارس ((فَ رِ))
- جمع فهرست
- فهارس
- فهرس ها، فهرست ها، جمع واژۀ فهرس
فهرست ها، لیست موضوعات و مطالب در کتب، جمع واژۀ فهرست
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع واژۀ فارس، اسب سوار، سوار بر اسب، دلیر و جنگ جو
از ریشه پارسی، جمع فارس، سواران اسب سواران سواران
پارس
کسی که زبان مادری اش فارسی است
فهرست، بخشی در اول یا انتهای کتاب، مجله و مانند آنکه به طور اجمالی عناوین، موضوعات و مطالب را شرح می دهد
اسب سوار، سوار بر اسب، کنایه از دلیر و جنگ جو
منطقه وسیعی است که قسمتی از جنوب و جنوب باختری کشور ایران را فرا گرفته و تقریباً از یازده قرن پیش از میلاد مسیح محل سکنای رشیدترین طوایف آریائی بنام پارس بوده و بهمین مناسبت به پارس موسوم گردیده است
پارسی تازی گشته پهرست فهرست جدولی شامل ابواب و فصول کتاب در ابتدا یا انتهای آن، صورت اسامی چیزی
کسی که زبان مادری او فارسی باشد