- فقیه
- دین شناس
معنی فقیه - جستجوی لغت در جدول جو
- فقیه
- عالم به احکام شرع، متخصص در علم فقه
- فقیه
- دانا، دانشمند، دریابنده
- فقیه ((فَ))
- عالم به احکام شرع
- فقیه
- Jurist
- فقیه
- jurista
- فقیه
- юрист
- فقیه
- Jurist
- فقیه
- prawnik
- فقیه
- jurista
- فقیه
- juriste
- فقیه
- giurista
- فقیه
- jurist
- فقیه
- ahli hukum
- فقیه
- فقيهٌ
- فقیه
- עורך דין
- فقیه
- hukukçu
- فقیه
- mtaalamu wa sheria
- فقیه
- นักกฎหมาย
- فقیه
- আইনজীবী
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آگاه ساختن
تهی دست، تهیدست، تنگدست
بازمانده، بقیه چیزی، مانده
مانده، دیگر
دعا، افسون
توده کپه
قریب 7 مثقال
پنهان کردن مذهب خویش، احتیاط کردن، پرهیز کردن