جدول جو
جدول جو

معنی فقفاق - جستجوی لغت در جدول جو

فقفاق
(فَ)
سخن هیچکاره. (منتهی الارب). سقط کلام. (اقرب الموارد ازقاموس) ، مرد گول بیهوده گوی. (منتهی الارب). فقفاقه. (اقرب الموارد). رجوع به فقفاقه شود
لغت نامه دهخدا
فقفاق
سخن یاوه، بیهوده گوی یاوه گوی: مرد
تصویری از فقفاق
تصویر فقفاق
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ قَ)
فقفاق. (منتهی الارب). مرد گول بیهوده گوی. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
خرد، دانش، ذهن و ذکاء. (منتهی الارب). گویا مصحف فقوق است
لغت نامه دهخدا
(فَ)
مرد احمق بیهوده گو. (ازاقرب الموارد). مرد گول بیهوده گوی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا