جدول جو
جدول جو

معنی فقعسی - جستجوی لغت در جدول جو

فقعسی(فَ عَ)
منسوب به فقعس جد جاهلی بنی اسد
لغت نامه دهخدا
فقعسی(فَ عَ)
محمد بن عبدالملک اسدی. صاحب روایات و مآثر و اخبار بنی اسد بود و به زمان منصور و پس از او زیست و علمای انساب مآثر بنی اسد را از وی آموختند. فضل بن ربیع را مدح کرده و کتابی درباره بنی اسد پرداخته است. (از فهرست ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فُ قَ)
منسوب به فقع که مخفف فقاع است.
- فقعی کار، چیزی شبیه فقاع. نوعی مشروب:
فقعی کاری از دکان غمش
همچو تریاک از خزانه خورم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(فَ عَ)
ابن طویق. از بنی اسد، از جذیمۀ و از عدنان. جد جاهلی بنی اسد است و از فرزندانش حجوان، دثار، نوفل، منقذ و جذام اند. (الاعلام زرکلی)
لغت نامه دهخدا
(بِ)
ابن قطبه بن سنان بن حارث بن حامد بن نوفل بن فقعس اسدی فقعسی... برخی گویند پدرش حارث نام دارد و قطبه نام مادر اوست که دختر سنان است. وی جنگ یمامه را درک کرده است. (از الاصابه ج 1 ص 179)
لغت نامه دهخدا
(عَ رِ فَ عَ)
ابن اهبان بن دثار فقعسی. از شعرای دورۀ جاهلیت بود و مرزبانی ابیاتی از شعر او را نقل کرده است. سال وفاتش معلوم نگشت. (از الاعلام زرکلی از مرزبانی ص 215)
لغت نامه دهخدا