جدول جو
جدول جو

معنی فقحله - جستجوی لغت در جدول جو

فقحله
(ذَءْ)
بیجاو زودخشم گرفتن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
فقحله
خشم بی جا زود خشمی
تصویری از فقحله
تصویر فقحله
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ لَ)
زبان دراز: امراءه فحله، زن زبان دراز. (منتهی الارب). سلیطه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
گشنی کردن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(فَ حَ)
شکوفۀ خرما. (منتهی الارب) ، از هر گیاهی گل آن. (از اقرب الموارد.) ، حلقۀ سوراخ شرم انسان یا حلقۀ فراخ شرم. (منتهی الارب). حلقۀ نشیمن فراخ. (از اقرب الموارد) ، پنجۀ دست. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، کمربند احرام. (از منتهی الارب). مندیل احرام در حج. ج، فقاح. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(فُ حُ)
زودخشم. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فحله
تصویر فحله
زبان دراز زن گشنی گشنیدن ورتکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقحه
تصویر فقحه
بنکون سوراخ کون، شکوفه، پنجه پنجه دست، کمر بند هنج (حج)
فرهنگ لغت هوشیار