درخت زینتی از خانواده پروانه واران با برگ های مرکب ریز به رنگ سبز روشن که گل های سفید، خوشه ای و معطر دارد، در طب قدیم عصاره یا صمغی که از میوۀ مغیلان گرفته می شده و برای تقویت معده و کبد به کار می رفته
درخت زینتی از خانواده پروانه واران با برگ های مرکب ریز به رنگ سبز روشن که گل های سفید، خوشه ای و معطر دارد، در طب قدیم عصاره یا صمغی که از میوۀ مُغیلان گرفته می شده و برای تقویت معده و کبد به کار می رفته
جمع واژۀ مقطوع. (ناظم الاطباء) ، قسمی از حدیث، مقابل مراسیل و مسانید. حدیثهای منقطع. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مقطوع شود، مقاطیعالشعر، ابیات مفرده. (از محیط المحیط). مفردات
جَمعِ واژۀ مقطوع. (ناظم الاطباء) ، قسمی از حدیث، مقابل مراسیل و مسانید. حدیثهای منقطع. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مقطوع شود، مقاطیعالشعر، ابیات مفرده. (از محیط المحیط). مفردات
جمع واژۀ عقّار. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). اسم جنس ادویه است. (تحفۀ حکیم مؤمن) (مخزن الادویه). هر گیاه که بدان تداوی کنند. مفردات طب. (یادداشت مرحوم دهخدا). ادویه که از قسم بیخ نباتات است. (غیاث اللغات) (آنندراج). دواهای نباتی. گیاهان داروئی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به عقّار شود: آن طبیبان را داروها و عقاقیرهاست که از هندوستان و از هر جا آرند. (تاریخ بیهقی). گهی الوان احوال عقاقیر که چه گرم است از آن چه خشک و چه تر. ناصرخسرو. هر عقاقیر که داروکدۀ بابل راست حاضرآرید و بها بدرۀ زر باز دهید. خاقانی. نه پیش من دواوین است و دفتر نه عیسی را عقاقیر است و هاون. خاقانی. ازین و آن دوا مطلب چون مسیح هست زیرا اجل گیاست عقاقیر این و آن. خاقانی. از این دو عقاقیر صحرای دلها در این هفت دکان گیائی نیابی. خاقانی. هر چه بدان ماند از ظروف و اوانی و...عقاقیر و اخلاط و توابل که هر چیز از آن از عالمی به عالمی می برند. (ترجمه محاسن اصفهان، در وصف بازار اصفهان). بر آن کوه عقاقیر بسیار است از اطراف اهل فارس بدان کوه آینده و عقاقیر چینند و جمع کنند. (تاریخ قم ص 87). آنچه اجناس که متعلق به شربتخانه است که تحویل او شود، ظروف طلا و نقره و... شکر و قند و عقاقیر و قهوه و... (تذکره الملوک چ دبیرسیاقی ص 33) ، حدید جدید العقاقیر، آهن اصل و نیکو. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، جمع واژۀ عقّیر. (ناظم الاطباء). رجوع به عقّیر شود
جَمعِ واژۀ عَقّار. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). اسم جنس ادویه است. (تحفۀ حکیم مؤمن) (مخزن الادویه). هر گیاه که بدان تداوی کنند. مفردات طب. (یادداشت مرحوم دهخدا). ادویه که از قسم بیخ نباتات است. (غیاث اللغات) (آنندراج). دواهای نباتی. گیاهان داروئی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به عَقّار شود: آن طبیبان را داروها و عقاقیرهاست که از هندوستان و از هر جا آرند. (تاریخ بیهقی). گهی الوان احوال عقاقیر که چه گرم است از آن چه خشک و چه تر. ناصرخسرو. هر عقاقیر که داروکدۀ بابل راست حاضرآرید و بها بدرۀ زر باز دهید. خاقانی. نه پیش من دواوین است و دفتر نه عیسی را عقاقیر است و هاون. خاقانی. ازین و آن دوا مطلب چون مسیح هست زیرا اجل گیاست عقاقیر این و آن. خاقانی. از این دو عقاقیر صحرای دلها در این هفت دکان گیائی نیابی. خاقانی. هر چه بدان ماند از ظروف و اوانی و...عقاقیر و اخلاط و توابل که هر چیز از آن از عالمی به عالمی می برند. (ترجمه محاسن اصفهان، در وصف بازار اصفهان). بر آن کوه عقاقیر بسیار است از اطراف اهل فارس بدان کوه آینده و عقاقیر چینند و جمع کنند. (تاریخ قم ص 87). آنچه اجناس که متعلق به شربتخانه است که تحویل او شود، ظروف طلا و نقره و... شکر و قند و عقاقیر و قهوه و... (تذکره الملوک چ دبیرسیاقی ص 33) ، حدید جدید العقاقیر، آهن اصل و نیکو. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، جَمعِ واژۀ عِقّیر. (ناظم الاطباء). رجوع به عقّیر شود
مأخوذ از یونانی، عصارۀ خاری است که پوست را بدان دباغت کنند و آن صلب و سیاه رنگ میباشد و بعضی گویند صمغ خار مغیلان است، اگر بخودبرگیرند قطع خون رفتن کند. (آنندراج) (برهان). عصارۀ قرظ (سنط) ، آن را خشک کنند و قرص از آن سازند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی) (قانون بوعلی سینا مقالۀ ثانیه از کتاب ثانی ص 156). صمغ قرظ. (الابنیه عن حقایق الادویه). دو قسم عصیر منجمد را بنام اقاقیا می نامند، یکی اقاقیای صادق که اقاقیای مصری نیز گویند و عبارتست از عصارۀ غلافهای سبز میوۀ مغیلان و بشکل قطعاتی است که تقریباً از 25 تا 30 مثقال وزن هر یک از آنها میباشد و سیاه رنگ و طعمشان عفص است و دیگری اقاقیای کاذب که از عصیر بعضی میوه ها مانند آلوچه و برخی دیگرمیوه های طایفۀ روزاسه درست مینمایند و رنگ این قسم سرخ قهوه ای و مزۀ آن مانند مزۀ آلوی نارس است و در فرنگ بخصوص در آلمان این قسم اقاقیا را می سازند و اکنون در تهران یک نوع درختی که دارای گلهای خوشۀ سفیدی است و از همان طایفۀ مغیلان است به اسم درخت اقاقیا موسوم مینمایند. (ناظم الاطباء) : قرظ، بار درخت سنط که از عصارۀ آن اقاقیا برآید. (منتهی الارب). و رجوع به تحفۀ حکیم مؤمن و ترجمه صیدنه شود. - اقاقیای پیچ، اقاقیای بنفش. (یادداشت مؤلف). - اقاقیای زرد، اقاقی زرد. (یادداشت مؤلف). - اقاقیای سرخ. - اقاقیای هندی، عصاره ای که از اقاقیا گرفته میشود و آنرا بندرت و کم یابی مثل زنند. (یادداشت مؤلف)
مأخوذ از یونانی، عصارۀ خاری است که پوست را بدان دباغت کنند و آن صلب و سیاه رنگ میباشد و بعضی گویند صمغ خار مغیلان است، اگر بخودبرگیرند قطع خون رفتن کند. (آنندراج) (برهان). عصارۀ قرظ (سَنْط) ، آن را خشک کنند و قرص از آن سازند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی) (قانون بوعلی سینا مقالۀ ثانیه از کتاب ثانی ص 156). صمغ قرظ. (الابنیه عن حقایق الادویه). دو قسم عصیر منجمد را بنام اقاقیا می نامند، یکی اقاقیای صادق که اقاقیای مصری نیز گویند و عبارتست از عصارۀ غلافهای سبز میوۀ مغیلان و بشکل قطعاتی است که تقریباً از 25 تا 30 مثقال وزن هر یک از آنها میباشد و سیاه رنگ و طعمشان عفص است و دیگری اقاقیای کاذب که از عصیر بعضی میوه ها مانند آلوچه و برخی دیگرمیوه های طایفۀ روزاسه درست مینمایند و رنگ این قسم سرخ قهوه ای و مزۀ آن مانند مزۀ آلوی نارس است و در فرنگ بخصوص در آلمان این قسم اقاقیا را می سازند و اکنون در تهران یک نوع درختی که دارای گلهای خوشۀ سفیدی است و از همان طایفۀ مغیلان است به اسم درخت اقاقیا موسوم مینمایند. (ناظم الاطباء) : قَرَظ، بار درخت سَنْط که از عصارۀ آن اقاقیا برآید. (منتهی الارب). و رجوع به تحفۀ حکیم مؤمن و ترجمه صیدنه شود. - اقاقیای پیچ، اقاقیای بنفش. (یادداشت مؤلف). - اقاقیای زرد، اقاقی زرد. (یادداشت مؤلف). - اقاقیای سرخ. - اقاقیای هندی، عصاره ای که از اقاقیا گرفته میشود و آنرا بندرت و کم یابی مثل زنند. (یادداشت مؤلف)
فوگان فروش، سیکی فروشنده فقاع آبجو فروش، مایع شربتی شکل یا مربا مانندی که از جوشاندن حبه های انگور حاصل می شود و در حقیقت نوعی ثلثان است که در اطراف خراسان (کاشمر و تربت و با خرز و مشهد) به فقاعی مشهور است
فوگان فروش، سیکی فروشنده فقاع آبجو فروش، مایع شربتی شکل یا مربا مانندی که از جوشاندن حبه های انگور حاصل می شود و در حقیقت نوعی ثلثان است که در اطراف خراسان (کاشمر و تربت و با خرز و مشهد) به فقاعی مشهور است
یونانی تازی شده وریز از درختان درختی از دسته شبدرها از تیره پروانه واران که اصلش از آمریکای شمالی است. این درخت بارتفاع 25 متر هم ممکن است برسد. گلهایش خوشه یی سفید یا صورتی و خوشبوست، عصاره درخت کرت، درختی از دسته گل ابریشمها جزو تیره پروانه واران که در حدود 300 گونه از آن در نواحی مختلف دیده شده. بعضی از گونه های آن بصورت درختچه است و خار دارد چوب آن نسبته سخت و محکم است اقاقیا عقاقیا اقاسیا
یونانی تازی شده وریز از درختان درختی از دسته شبدرها از تیره پروانه واران که اصلش از آمریکای شمالی است. این درخت بارتفاع 25 متر هم ممکن است برسد. گلهایش خوشه یی سفید یا صورتی و خوشبوست، عصاره درخت کرت، درختی از دسته گل ابریشمها جزو تیره پروانه واران که در حدود 300 گونه از آن در نواحی مختلف دیده شده. بعضی از گونه های آن بصورت درختچه است و خار دارد چوب آن نسبته سخت و محکم است اقاقیا عقاقیا اقاسیا
درختی از دسته شبدرها از تیره پروانه واران که اصلش از آمریکای شمالی است. این درخت بارتفاع 25 متر هم ممکن است برسد. گلهایش خوشه یی سفید یا صورتی و خوشبوست، عصاره درخت کرت، درختی از دسته گل ابریشمها جزو تیره پروانه واران که در حدود 300 گونه از آن در نواحی مختلف دیده شده. بعضی از گونه های آن بصورت درختچه است و خار دارد چوب آن نسبته سخت و محکم است اقاقیا عقاقیا اقاسیا
درختی از دسته شبدرها از تیره پروانه واران که اصلش از آمریکای شمالی است. این درخت بارتفاع 25 متر هم ممکن است برسد. گلهایش خوشه یی سفید یا صورتی و خوشبوست، عصاره درخت کرت، درختی از دسته گل ابریشمها جزو تیره پروانه واران که در حدود 300 گونه از آن در نواحی مختلف دیده شده. بعضی از گونه های آن بصورت درختچه است و خار دارد چوب آن نسبته سخت و محکم است اقاقیا عقاقیا اقاسیا