جدول جو
جدول جو

معنی فطراسالیون - جستجوی لغت در جدول جو

فطراسالیون
(فُ)
بلغت یونانی تخم کرفس باشد چه فطرا به معنی تخم و سالیون کرفس کوهی است و بعضی گویند نوعی از سماروغ است. (آنندراج) (از برهان). تخم کرفس رومی. (ترجمه صیدنه). تخم کرفس کوهی است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ)
فطراسالیون. لغتی است یونانی مرکب از بطرا وسالیون به معنی کرفس کوهی چه بطرا کوه را گویند و سالیون کرفس را. (از برهان) (آنندراج). کرفس کوهی. (ناظم الاطباء). از بطرا، صخره و سالیون کرفس بیونانی. (بحر الجواهر). کرفس صخری. فراسالیون است که کرفس جبلی است. (فهرست مخزن الادویه). بطرا بیونانی کوه و سالیون کرفس. (از اختیارات بدیعی نسخۀ خطی کتاب خانه لغت نامه). کرفس جبلی. (تذکرۀ داود ضریر انطاکی ص 82). و رجوع به ترجمه فرانسوی مفردات ابن ابیطار و دزی ج 1 ص 94: بطرسالیون شود
لغت نامه دهخدا
(فُ لِ)
کرفس صخری است که کرفس جبلی نامند. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به فطراسالیون شود
لغت نامه دهخدا
(فُ رُ سَ)
بزر کرفس جبلی است. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به فطراسالیون شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بطراسالیون
تصویر بطراسالیون
یونانی تازی شده کرفس کوهی کرفس رومی کرفس رومی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فطرا سالیون
تصویر فطرا سالیون
یونانی تازی گشته تخم کرفس، کرفس کوهی، کو پوره جفری از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فطر اسالیون
تصویر فطر اسالیون
کرفس کوهی، جعفری
فرهنگ لغت هوشیار