جدول جو
جدول جو

معنی فضانورد - جستجوی لغت در جدول جو

فضانورد
کیهان نورد
تصویری از فضانورد
تصویر فضانورد
فرهنگ واژه فارسی سره
فضانورد
کسی که با وسیله ای جهنده به فضاپرواز کند
تصویری از فضانورد
تصویر فضانورد
فرهنگ لغت هوشیار
فضانورد
((فَ. نَ وَ))
کسی که با سفینه فضایی به فضا سفر می کند، فضاپیما، کیهان نورد
تصویری از فضانورد
تصویر فضانورد
فرهنگ فارسی معین
فضانورد
کسی که با سفینۀ فضایی از جاذبۀ زمین می گذرد و به آن سوی جو می رود
تصویری از فضانورد
تصویر فضانورد
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

انسانهای فضانورد با وسیله جهنده بنام موشک به فضا میروند، پیشرفت صنعتی و ساختن موشکهای سریع السیر بشر را به فکر فضانوردی و کشف اسرار ستارگان منظومه شمسی که خورشید مرکز آن است و کره خاکی ما یکی از سیارات آن به شمار میرود انداخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فضا نورد
تصویر فضا نورد
دروا نورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوانورد
تصویر هوانورد
آویاتور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هوانورد
تصویر هوانورد
رانندۀ هواپیما، خلبان
فرهنگ فارسی عمید
کسی که نمی نوردد، نالایق ناسزاوار مقابل نورد: نانوردیم وخوارواین نه شگفت که بروردخاه نیست نورد. (کسائی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نانورد
تصویر نانورد
((نَ وَ))
ناپسند
فرهنگ فارسی معین