- فصلت
- چهل و یکمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵۴ آیه، مصابیح، سجده
معنی فصلت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
منش، خو، سرشت
خوی و صفت، خواه نیک و خواه زشت باشد
صفت، خصوصیت، ویژگی، خو، عادت
ازدواج، پیوند و اتصال دو خانواده از طریق ازدواج
گسله زبانزد زمین شناسی، کاستی، گناه، لغز لغزش، آک (عیب) در رایانه
امدی هنگامی منسوب به فصل مربوط به فصل، تاریخی است از سال شمسی که به فصل تعلق دارد اما ماخذ آن تاریخ هجری قمری است. تفصیل این اجمال بدین منوال است که در عهد جلال الدین اکبر پادشاه هند در دفاتر تحصیل خراج هندوستان طرز جدید سیاق میرزایان ایرانی قرار یافت به جهت جمعیت اسلام. تاریخ سنبت بکر ماجیت که در دفاتر هند از قدیم معمول بود مندرج ساختند لیکن چون مدار تحصیل خراج بر فصول شمسی است لهذا تفاوت بسیار پیدا شد، در آن تاریخ که سال هجری قمری 971 بود و اتفاقا در آن ایام مبدا سال هجری که غره محرم باشد با ابتدای فصل پاییز و قرب زمان درجه اعتدال شب و روز که نزد هندوان یازدهم سنبله است - مطابق افتاد. از آن وقت سنین هجری را بدان قدر که گذشته بود فصلی نام نهاده آغاز سال از تحویل آفتاب به سنبله که تقریبا ابتدای ماه کورا و شروع هنگام درودن زراعت فصل پاییز باشد مقرر ساختند. چون سال تاریخ هجری که قمری بود در دفاتر تحصیل خراج به سبب تعلق فصل سال شمسی منتقل گردید و در دیگر مقدمات سال تاریخ هجری به دوازده ماه قمری به دستور سابق باقی ماند پس به مقابله تعداد ایام هر دو تاریخ در مدت دو سال و هشت ماه و شانزده روز چهار گهری زیادت یک ماه در شهور قمری پیدا گشت زیرا که سال شمسی 365 روز و ربع روز است و درینجا مراد از روز مجموع روز و شب است که شصت گهر باشد، پس سال قمری کوتاهتر است از سال شمسی به 10 روز و 53 گهری و 9 پل. بعد از انقضای مدت صد سال فصلی شمسی زیادت سه سال و چند روز بر سال هجری قمری پدید آید
بنگرید به وصله جمع وصل اتصال پیوستگی. توضیح در فارسی مفرد استعمال شود و بمعنی پیوندزناشویی بکاررود (... بخطبه کریمه ای از کرایم این پادشاه... استفاد نمود و بوسیلت این وصلت اطناب اقبال و دولت خویش باوتاد ثبات مسمر گردانید) یا وصلت کسی. پیوستن بکسی وبااو پیوند و پیوستگی داشتن: (مودت او از وصلت تو عوض می شمرد)
Seasonality
Quarterly, Seasonable, Seasonal
trimestralmente, sazonal
sazonalidade
ежеквартально , сезонный
сезонность
vierteljährlich, saisonal
Saisonalität
kwartalnie, sezonowy
sezonowość
щоквартально , сезонний
сезонність
trimestralmente, estacional
estacionalidad
trimestriellement, saisonnier
saisonnalité
trimestralmente, stagionale
stagionalità
kwartaal, seizoensgebonden
seizoensgebondenheid
त्रैमासिक रूप से , मौसमीय
ऋतुचक्र
secara triwulanan, musiman
musiman
فصليٌّ , موسميٌّ