جدول جو
جدول جو

معنی فصافص - جستجوی لغت در جدول جو

فصافص(فُ فِ)
سخت چست و چابک. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
فصافص(فَ فِ)
جمع واژۀ فصفصه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به فصفصه شود
لغت نامه دهخدا
فصافص
جمع فصفصه، از ریشه پارسی اسپست ها چست استوار مرد
تصویری از فصافص
تصویر فصافص
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فصاص
تصویر فصاص
فص ها، نگینهای انگشتری، مفاصل استخوان، جمع واژۀ فص
فرهنگ فارسی عمید
(فُ فِ صَ)
شیر بیشه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(فُ فِ)
شیر سخت درشت. (منتهی الارب). الاسد الشدید الغلیظ. (اقرب الموارد) ، دد درشت. (منتهی الارب) (آنندراج) ، مردسخت گرفت. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(فِ)
جمع واژۀ فص ّ یا فص ّ یا فص ّ. (اقرب الموارد). رجوع به فص شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از فصاص
تصویر فصاص
نگین فروش
فرهنگ لغت هوشیار