- فریضت
- واجب لازم، آنچه که خدا واجب کرده بر بنده از نماز و روزه و حج و خمس و زکات و غیره، جمع فرائض (فرایض)
معنی فریضت - جستجوی لغت در جدول جو
- فریضت ((فَ ضَ))
- واجب، لازم، آن چه که خداوند انجام آن را بر انسان واجب کرده، فریضه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هر یک از اعمال دینی که انجام آن ها بر فرد واجب شده، واجب، کنایه از نماز واجب، امر واجب
فرموده خدای از زکاه مال و ستور، و از نماز و روزه را گویند، جمع فرائض
بایا دان کیشدان، دیرینه، تیر سوفار کرده