جدول جو
جدول جو

معنی فریادافتادن - جستجوی لغت در جدول جو

فریادافتادن
(دِ گِ رِ تَ)
سر و صدا پیچیدن. فریاد برخاستن. رجوع به فریاد اوفتادن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ شُ تَ)
پیچیدن سر و صدا. بلند شدن فریاد:
گر در خیال خلق پریوار بگذری
فریاد در نهاد بنی آدم اوفتد.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(دُ کَ دَ)
آویخته شدن. فروافتادن. سرنگون شدن: تهدل، فرودافتادن شاخهای درخت. (منتهی الارب). رجوع به فروافتادن شود
لغت نامه دهخدا