معنی فروپژمردن - جستجوی لغت در جدول جو
فروپژمردن
سرنگون شدن، پژمرده شدن
سرنگون شدن، پژمرده شدن
تصویر فروپژمردن
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر فرو مردن
فرو مردن
فُرو مُردَن
خاموش شدن آتش، چراغ یا مانند آن
خاموش شدن آتش، چراغ یا مانند آن
فرهنگ فارسی عمید