جدول جو
جدول جو

معنی فروغلطانیدن - جستجوی لغت در جدول جو

فروغلطانیدن
(دَ زَ دَ)
بسوی پایین غلطانیدن. به پائین انداختن از بلندی: اسود شمشیر برحنظله زد و از سر کوه فروغلطانید. (تاریخ بلعمی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ بِ هََ خوَر / خُر دَ)
لغزانیدن به پستی. (یادداشت بخطمؤلف). مقابل فرولغزیدن. رجوع به فرولغزیدن شود
لغت نامه دهخدا
(دَ شُ دَ)
به پایین غلطیدن. مقابل فروغلطانیدن. رجوع به فروغلطانیدن شود
لغت نامه دهخدا