مرکّب از: فرهنگ + ستان، پسوند، در زبان پهلوی فرهنگستان به معنی مدرسه و مکتب است و در سالهای اخیر این لغت را معادل آکادمی یعنی انجمن عالی ادیبان و نویسندگان ودانشمندان برگزیده اند. (از حاشیۀ برهان چ معین). - فرهنگستان ایران، برای حفظ و توسعه و ترقی زبان فارسی در خرداد 1314 انجمنی از 24 نفر از فحول دانشمندان، بنام فرهنگستان ایران تشکیل شد که در پیراستن زبان فارسی و جلوگیری از تعصبات افراطی و تسجیل اصطلاحات علمی و تعیین قواعد برای اخذ یا رد لغات خارجی و تهیۀ مقدمات تألیف فرهنگ و دستور زبان فارسی اقدامات مفیدی کرد. (از تاریخ فرهنگ ایران عیسی صدیق ص 356)
مُرَکَّب اَز: فرهنگ + ستان، پَسوَند، در زبان پهلوی فرهنگستان به معنی مدرسه و مکتب است و در سالهای اخیر این لغت را معادل آکادمی یعنی انجمن عالی ادیبان و نویسندگان ودانشمندان برگزیده اند. (از حاشیۀ برهان چ معین). - فرهنگستان ایران، برای حفظ و توسعه و ترقی زبان فارسی در خرداد 1314 انجمنی از 24 نفر از فحول دانشمندان، بنام فرهنگستان ایران تشکیل شد که در پیراستن زبان فارسی و جلوگیری از تعصبات افراطی و تسجیل اصطلاحات علمی و تعیین قواعد برای اخذ یا رد لغات خارجی و تهیۀ مقدمات تألیف فرهنگ و دستور زبان فارسی اقدامات مفیدی کرد. (از تاریخ فرهنگ ایران عیسی صدیق ص 356)
به معنی نسخ است و نسخ در لغت به معنی زائل کردن و باطل نمودن چیزی باشد و به اصطلاح اهل تناسخ عبارت از آن است که چیزی صورتی که دارد رها کند و صورت دیگر بهتر از آن صورت گیرد، مثلاً صورت جماد رها کند وصورت نبات گیرد یا صورت حیوان رها کند و صورت انسان قبول نماید و این همه مراتب نسخ است. (برهان). برساختۀ دساتیر است. رجوع به فرهنگ دساتیر ص 258 شود
به معنی نسخ است و نسخ در لغت به معنی زائل کردن و باطل نمودن چیزی باشد و به اصطلاح اهل تناسخ عبارت از آن است که چیزی صورتی که دارد رها کند و صورت دیگر بهتر از آن صورت گیرد، مثلاً صورت جماد رها کند وصورت نبات گیرد یا صورت حیوان رها کند و صورت انسان قبول نماید و این همه مراتب نسخ است. (برهان). برساختۀ دساتیر است. رجوع به فرهنگ دساتیر ص 258 شود