جدول جو
جدول جو

معنی فرفیری - جستجوی لغت در جدول جو

فرفیری
(فِ)
ارغوانی یا قرمز یا بنفش. (یادداشت به خط مؤلف). از این عبارت ابن بیطارکه درباره ’بنفسج’ میگوید: ’علی طرف ساقه زهر طیب الرائحه جداً و لونه لون الفرفیر...’ معلوم میشود که عرب ’لون الفرفیر’ را به معنی بنفش به کار برده است. (یادداشت به خط مؤلف). رنگ بنفش. (فهرست مخزن الادویه) : خربق سیاه: برگ نبات او مانند برگ خیار است و ساق او کوتاه است و رنگ ساق او فرفیری است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). رجوع به فرفیر و فرفور شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرفیون
تصویر فرفیون
گیاهی علفی با برگ های بلند، گل های چتری و ارتفاعی در حدود یک متر که شیرابه ای سمّی دارد و در طب قدیم برای معالجۀ استسقا، قولنج و عرق النسا به کار می رفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرویشی
تصویر فرویشی
اهمال، غفلت
فرهنگ فارسی عمید
(فِ)
اسم عربی بنفسج است. (تحفۀ حکیم مؤمن). بنفشه است. (فهرست مخزن الادویه). مأخوذ از کلمه لاتینی پورپورا که نام رنگی سرخ است و قدما آن را از نوعی صدف میگرفتند و بهترین و پربهاترین آن فرفیر صوری بوده است که از شهر صور می آوردند. (یادداشت به خط مؤلف). رجوع به فرفور شود، نوعی رنگ. (آنندراج) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(فَ)
فرفور که تیهو باشد، گوسفند فربه را نیز گویند، به معنی بنفشه هم آمده است و آن گلی باشد مشهور و گویندبدین معنی عربی است. (برهان). رجوع به فرفور شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از فرفیر
تصویر فرفیر
لاتینی تازی گشته خرفه از گیاهان خرفه بقله الحمقاء
فرهنگ لغت هوشیار
لاتینی تازی گشته خرفه از گیاهان، شسن ارغوانی گرد شسن ارغوانی، ارغوانی از رنگ ها
فرهنگ لغت هوشیار
ماده ملون که قدما آن را نوعی صدف استخراج می کردند، رنگ سرخ که به بنفش زند ارغوانی، خرفه
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته بغپوری منسوب به فغفور بغپوری: نیابد با تو در خاکت نه فغفوری نه خاقانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرجاری
تصویر فرجاری
پارسی تازی گشته پرگاری پرهونیک دایره یی مستدیر خط فرجای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرویشی
تصویر فرویشی
غفلت اهمال: و هم فی غفله و ایشان در فرو یشی اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرفاره
تصویر فرفاره
پارسی تازی گشته از فرفره و از فرفار باد نما، یک درخت فرفار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرفوره
تصویر فرفوره
لاتینی تازی گشته شسن ارغوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرفری
تصویر فرفری
مجعد (موی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فافیرا
تصویر فافیرا
لاتینی تازی گشته جگن نیل از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرفگیری
تصویر طرفگیری
جانبداری طرفداری حمایت
فرهنگ لغت هوشیار
لاتینی تازی گشته شیر سگ شیر گیا گاو کشک (شبرم) لاتینی تازی گشته شیر گیا گاو کشک از گیاهان گیاهی از رده دولپه ییهای جدا گلبرگ که سر دسته تیره فرفونیان است این گیاه علفی است و در موقع شکستن از ساقه اش شیرابه سفید رنگی بیرون می آید که در برابر هوا تیره می شود تا کنون در حدود 7000 گونه از این گیاه شناخته شده است که بیشتر در نواحی معتدل می رویند و من جمله در ایران انواع آن نیز فراوانند و بیشتر به نام شیر سنگ خوانده میشود. شیرابه این گیاه سمی و قی آور است و دانه هایش دارای اثری مسهلی است مالیدن شیرابه آن بر روی پوست بدن سبب تحریک جلدی و ایجاد سوزش و خارش می شود فربیون افربیون شیر سنگ ابربیون ابرفیون افنین کمالیون حافظ اطفال تاکوت غاسول رومی لبان مغربی یتوع نبلوت لبن سودا لبن سودان عنجد لبین تیکیوت سوتلیلغراوتی شبرم سوتلکن اوتی تاناغت شیرگیا سعده فافیلون فارالیون شبرم رمده. لاتینی تازی شده شیر سگ شیر گیا از گیاهان داروی
فرهنگ لغت هوشیار
گرفتن سر چیزی (مانند شمع)، خاموش کردن شمع و چراغ، عمل از سر گرفتن آغاز کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرفوری
تصویر فرفوری
چینی (ظروف)، ظروف چینی ژاپن (مخصوصا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرفینی
تصویر زرفینی
کرمهای حلقوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرفری
تصویر فرفری
((فِ فِ رْ))
موی مجعد، موی پر پیچ و تاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرفوری
تصویر فرفوری
((فُ))
چینی (ظروف)، ظروف چینی ژاپن (خصوصاً)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرجاری
تصویر فرجاری
((فِ))
پرگاری، دایره ای
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برگیری
تصویر برگیری
اشتقاق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
نزاع، منازعه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زرفینی
تصویر زرفینی
آنلید
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فراوری
تصویر فراوری
تولید
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فراگیری
تصویر فراگیری
اپیدمی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
Involvement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
вовлеченность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
Beteiligung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
залученість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
zaangażowanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
参与
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از درگیری
تصویر درگیری
envolvimento
دیکشنری فارسی به پرتغالی