جدول جو
جدول جو

معنی فرغلیطی - جستجوی لغت در جدول جو

فرغلیطی(فَ غُ)
منسوب به قریه ای از نواحی قرطبه از بلاد اندلس. (سمعانی). رجوع به مدخل قبل شود
لغت نامه دهخدا
فرغلیطی(فَ غُ)
علی بن سلیمان بن احمد بن سلیمان مرادی، مکنی به ابوالحسن. به مشرق زمین مسافرت کرد و از امام محمد بن یحیی شافعی در نیشابور فقه آموخت و از ابوسعد السمعانی حدیث بسیار استماع کرد. مردی صالح و بسیارعبادت بود. مدتی در دمشق اقامت گزید. سپس به حلب منتقل شد و در ذی الحجۀ 544 ه. ق. در آنجا درگذشت و سال عمرش در حدود پنجاه بود. (اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 207)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ)
قریه ای است از نواحی شقوره به اندلس. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(فَغُ)
شمس الدین بن عبدالله بن فتح الفرغلی السبربائی. نسبتش به محمد بن حنفیه میرسید. فقیهی بود از مردم سبربای (غربی مصر) ، بدین سبب او را سبربائی خوانده اند. تولدش در آنجا بود و در آن شهر به مقام قضاوت رسید و همانجا به سال 1210 ه. ق. / 1795 میلادی درگذشت. او راست: 1- الضوابط الجلیه فی الاسانید العلیه. 2- الزایرجه. و نیز اراجیزی ساخته است. (اعلام زرکلی چ 2 ج 3 ص 256 از حفظ المبارک و مقدمۀ شرح الام الحسینی)
لغت نامه دهخدا