جدول جو
جدول جو

معنی فرضاً - جستجوی لغت در جدول جو

فرضاً
(نَ زَ دَ)
به فرض. فرض کنیم که.... اگر فرض کنیم.... اگر چنین بپنداریم که... رجوع به فرض شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ بُ دَ)
به تنهایی. جداگانه. انفرادی. (یادداشت به خط مؤلف). رجوع به فرد شود
لغت نامه دهخدا
(نَ کَ دَ)
به رایگان: ذهب دمه فرغاً، رایگان رفت خون وی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(فِ)
سطبر، پهن جثه یا درازبالا. (آنندراج). عریض. (اقرب الموارد). رجل فرضاخ، مرد سطبر پهن جثه یا درازبالا. (منتهی الارب). مرد پهن سطبر و پرگوشت و نیزگویند طویل. مؤنث آن فرضاخه. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(نَ وَ دَ)
از پهنا و از پهنی. (ناظم الاطباء). به عرض. به پهنا. مقابل طولا: و از دیگر جانب تا مصر طولا و عرضا به ضبط ما آراسته گردد. (تاریخ بیهقی ص 73) ، افقی. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(نَ شُ دَ)
اتفاقاً. به طور ناگهانی. غفلهً. بدون عمد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فرضا
تصویر فرضا
اگر اگر که
فرهنگ لغت هوشیار
بالفرض، ولو
فرهنگ واژه مترادف متضاد