وقت مناسب برای کاری، زمان، وقت فرصت دادن: وقت و مجال دادن به کسی برای انجام کاری فرصت داشتن: وقت مناسب داشتن برای انجام دادن کاری فرصت یافتن: به دست آوردن وقت مناسب برای انجام کاری
وقت مناسب برای کاری، زمان، وقت فُرصَت دادن: وقت و مجال دادن به کسی برای انجام کاری فُرصَت داشتن: وقت مناسب داشتن برای انجام دادن کاری فُرصَت یافتن: به دست آوردن وقت مناسب برای انجام کاری
خسته یا هستۀ مقل و آن اخص از فرص است، بادی که کوژی آرد در پشت. (منتهی الارب). بادی که کوژی از آن بود و از این معنی است که گویند: فلان اًن فاتته الفرصهاخذته الفرصه. (اقرب الموارد). رجوع به فرص شود
خسته یا هستۀ مقل و آن اخص از فرص است، بادی که کوژی آرد در پشت. (منتهی الارب). بادی که کوژی از آن بود و از این معنی است که گویند: فلان اًن فاتته الفُرصهاخذته الفَرصه. (اقرب الموارد). رجوع به فرص شود