زمین پهن و فراخ. فرساح. (از اقرب الموارد) ، سم گسترده مغاک. (منتهی الارب). گسترده از سم ها. گویند: حافر فرشاح. (اقرب الموارد) ، ابر بی باران، زشت روی کلان سال از زن و ناقه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
زمین پهن و فراخ. فرساح. (از اقرب الموارد) ، سم گسترده مغاک. (منتهی الارب). گسترده از سم ها. گویند: حافر فرشاح. (اقرب الموارد) ، ابر بی باران، زشت روی کلان سال از زن و ناقه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
شادی و خرمی و شادمانی و سرور، شوخی و بی پروایی، ولگردی. (ناظم الاطباء). در منتهی الارب و اقرب الموارد صورت مصدری به اینگونه ضبط نشده است. رجوع به فرح شود
شادی و خرمی و شادمانی و سرور، شوخی و بی پروایی، ولگردی. (ناظم الاطباء). در منتهی الارب و اقرب الموارد صورت مصدری به اینگونه ضبط نشده است. رجوع به فرح شود