جدول جو
جدول جو

معنی فرسطایون - جستجوی لغت در جدول جو

فرسطایون
(فِ رِ)
به لغت یونانی دانه ای است مانند ماش و عدس و آن را مقشر کرده به گاو دهند، گاو را فربه کند و به عربی رعی الحمام و به فارسی کرسنه گویند. (برهان). فرستاریون. فارسطاریون. فرسطس. رجوع به این مدخل ها شود
لغت نامه دهخدا
فرسطایون
یونانی تازی گشته گاو دانه از گیاهان
تصویری از فرسطایون
تصویر فرسطایون
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

فرستاریون. رعی الحمام. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به فرستاریون و فرسطایون شود
لغت نامه دهخدا
(رِ طا)
بمعنی فرستاریون است، و آن به لغت یونانی غله ای باشد بزرگتر از ماش که به عربی رعی الحمام خوانند، و آن را کبوتر بسیار دوست دارد. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(رِ رو)
رجوع به فارسطاریون شود
لغت نامه دهخدا
به یونانی فستق است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
به یونانی زنجبیل الکلاب است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(فِ رِ تا)
به یونانی به معنی حمامی است که حبی از حبوب مأکوله شبیه به عدس است که آن را رعی الحمام و در هندی ارهر گویند. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(؟ لِ)
رعی الحمام است، و لب را نیز نامند. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
نوعی از بادآورد است. (تحفۀ حکیم مؤمن) ، سمک بحری است و گفته اند حماحم است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(فَ رَ)
به لغت رومی قپان را گویند و آن ترازومانندی است که چیزها بدان سنجند و وزن کنند و در این معنی به جای طای حطی با تای قرشت هم به نظر آمده است. (آنندراج) (برهان). غلطی است به جای قرسطون با قاف از خریستیون یونانی. (از حاشیۀ برهان چ معین) :
گر تو بخواهی به زخم تیر بسنبد
چون قلم آهنین عمود فرسطون.
فرخی.
رجوع به کرستون شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از فارسطایون
تصویر فارسطایون
یونانی تازی گشته گاو دانه از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرسطاریون
تصویر فرسطاریون
یونانی تازی گشته شاه پسند از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرسطون
تصویر فرسطون
یونانی تازی گشته کپان (قپان) ابزاری برای سنجیدن
فرهنگ لغت هوشیار