- فراموشی
- ناتوانی در یادآوری اموری که قبلاً بر شخص گذشته، نسیان، از بین رفتن ناقص یا کامل حافظه که بیشتر در اثر ضربه های مغزی، هیستری و بعد از الکتروشوک دیده می شود
معنی فراموشی - جستجوی لغت در جدول جو
- فراموشی
- از یاد رفتگی نسیان مقابل یاد ذکر یا بباد فراموشی دادن 0 کاملا از یاد بردن
- فراموشی
- Forgetfulness, Obliviousness
- فراموشی
- esquecimento
- فراموشی
- забывчивость , забывчивость
- فراموشی
- Vergessenheit
- فراموشی
- zapomnienie
- فراموشی
- забутість , забуття
- فراموشی
- dimenticanza, oblio
- فراموشی
- vergetelheid
- فراموشی
- भूल , विस्मृति
- فراموشی
- kelupaan
- فراموشی
- نسيانٌ
- فراموشی
- 잊어버림 , 망각
- فراموشی
- שכחה , שכחה
- فراموشی
- 忘记 , 健忘
- فراموشی
- 忘れ , 忘却
- فراموشی
- unutkanlık
- فراموشی
- kusahau
- فراموشی
- ความลืม , ความหลงลืม
- فراموشی
- ভুল , বিস্মৃতি
- فراموشی
- بھولنا , بھول
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فراموش کردن، از یاد بردن
فراموش کردن
آنچه از خاطر شخص محو شده، از یاد رفته، دچار فراموشی
فراموش شدن: از یاد رفتن
فراموش کردن: از یاد بردن
فراموش شدن: از یاد رفتن
فراموش کردن: از یاد بردن
از یاد رفتگی نسیان مقابل یاد ذکر یا بباد فراموشی دادن 0 کاملا از یاد بردن
از خاطر بردن
از یاد رفتگی نسیان مقابل یاد ذکر یا بباد فراموشی دادن 0 کاملا از یاد بردن
اخلاق
بین المللی
واگون برقی