- فراموشاندن
- از یاد خود یا دیگری بردن سبب فراموشی دیگران گشتن
معنی فراموشاندن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
از یاد خود یا دیگری بردن سبب فراموشی دیگران گشتن
از یاد رفتن
از یاد رفتن، فراموش شدن
فراموش کردن، از یاد بردن
احضار کردن، به پیش خواندن، دعوت کردن
احضار کردن به پیش خواندن
فراموش کردن
پایین نشاندن، ته نشین کردن، کم کردن حرارت چیزی، خاموش کردن، کم کردن حدت چیزی، آرام کردن تسکین دادن