جدول جو
جدول جو

معنی فرامشی - جستجوی لغت در جدول جو

فرامشی
(فَ مُ)
فراموشی. از یاد بردن:
با آن غم و رنج بی کناره
داروی فرامشی است چاره.
نظامی.
و رجوع به فرامشتی و فراموشی شود
لغت نامه دهخدا
فرامشی
از یاد رفتگی نسیان مقابل یاد ذکر یا بباد فراموشی دادن 0 کاملا از یاد بردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرامشت
تصویر فرامشت
فراموش، برای مثال زبانش کرد پاسخ را فرامشت / نهاد از عاجزی بر دیده انگشت (نظامی۲ - ۲۱۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
ناتوانی در یادآوری اموری که قبلاً بر شخص گذشته، نسیان، از بین رفتن ناقص یا کامل حافظه که بیشتر در اثر ضربه های مغزی، هیستری و بعد از الکتروشوک دیده می شود
فرهنگ فارسی عمید
(فَ مُ)
به معنی فراموش است که از یاد رفتن باشد. (برهان). فراموش. فرامش:
چون تیغ به دست آری مردم نتوان کشت
نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت.
ناصرخسرو.
ترکیب ها:
- فرامشت کار. فرامشتکاری. فرامشت کردن. فرامشتی. رجوع به این مدخل ها و نیز رجوع به فرامش شود
لغت نامه دهخدا
(فَ مُ)
فراموشی. نسیان. (یادداشت به خط مؤلف) :...روزگار و حالهاء او به فرامشتی افکندی، تا نیست شدی. (التفهیم).
آن گرگ بدان زشتی با جهل فرامشتی
یک یوسف کنعان شد تا باد چنین بادا.
مولوی.
و رجوع به فرامشت شود
لغت نامه دهخدا
(فَ)
ازیادرفتگی. حالت فراموشکار. مقابل یاد و ذکر. نسیان. (یادداشت به خط مؤلف) :
آخر گفتار تو خاموشی است
حاصل کار تو فراموشی است.
نظامی.
چون فراموشی خلق و یادشان
با وی است او میرسد فریادشان.
مولوی.
و رجوع به فرامشی و فراموش شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از رامشی
تصویر رامشی
نوازنده و خواننده رامشگر
فرهنگ لغت هوشیار
از یاد رفتگی نسیان مقابل یاد ذکر یا بباد فراموشی دادن 0 کاملا از یاد بردن
فرهنگ لغت هوشیار
از یاد رفتگی نسیان مقابل یاد ذکر یا بباد فراموشی دادن 0 کاملا از یاد بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرامشت
تصویر فرامشت
در مشت، میان مشت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرامشت
تصویر فرامشت
((فَ مُ))
فراموش، از یاد رفته، از خاطر محو شده، فرامش، فراموش
فرهنگ فارسی معین
ذهول، غفلت، نسیان
متضاد: یاد
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
النّسيان
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
Forgetfulness, Obliviousness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
oubli
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
忘れ , 忘却
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
بھولنا , بھول
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
ভুল , বিস্মৃতি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
ความลืม , ความหลงลืม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
kusahau
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
unutkanlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
שכחה , שכחה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
忘记 , 健忘
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
esquecimento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
잊어버림 , 망각
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
kelupaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
भूल , विस्मृति
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
dimenticanza, oblio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
olvido
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
забутість , забуття
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
zapomnienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
Vergessenheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
забывчивость , забывчивость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فراموشی
تصویر فراموشی
vergetelheid
دیکشنری فارسی به هلندی