- فرامشکاری(فَ مُ)
فراموشکاری. (یادداشت به خط مؤلف). فرامشتکاری. رجوع به فرامش و فراموشکاری شود
معنی فرامشکاری - جستجوی لغت در جدول جو
- فرامشکاری
عمل و حالت فراموشکار نسیان فراموشی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(فَ)
لغت نامه دهخدا
نسیان. از یاد بردن. سؤحافظه. (یادداشت به خط مؤلف) :
ز پیری دگرگون شود رای نغز
فراموشکاری درآید به مغز.
نظامی.
و رجوع به فراموشکار و فرامشتکاری شود
ز پیری دگرگون شود رای نغز
فراموشکاری درآید به مغز.
نظامی.
و رجوع به فراموشکار و فرامشتکاری شود
(فَ مُ)
لغت نامه دهخدا
فراموشکاری. (یادداشت به خط مؤلف). نسیان: نسیان فرامشتکاری است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). رجوع به فرامشت و فراموشکاری شود
(فَ مُ)
لغت نامه دهخدا
آنکه فراموش کند. (آنندراج). فراموشکار. فرامشتکار:
چو از شکرش فرامشکار گردیم
بمالد گوش تا بیدار گردیم.
نظامی.
و رجوع به فرامش و فرامشتکار و فراموشکار شود
چو از شکرش فرامشکار گردیم
بمالد گوش تا بیدار گردیم.
نظامی.
و رجوع به فرامش و فرامشتکار و فراموشکار شود
