- فرافکنی ((فَ فِ کَ))
- خوی و خصلت هایی خود را ناآگاهانه به دیگران نسبت دادن، تعارض ها و ستیزهای درونی خود را به دنیای خارج نسبت دادن
معنی فرافکنی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Indomitable
indomável
неукротимый
unbesiegbar
niepokonany
незламний
indomable
indomptable
indomabile
onoverwinnelijk
tak terkalahkan
لا يقهرٌ
בלתי נכנע
不可战胜的
yenilmez
usioweza kushindwa
ไม่สามารถเอาชนะ
অপ্রতিরোধ্য
ناقابل تسخیر
ابژکتیو
کثرت، وفور
بسیاری، کثرت، وفور نعمت
علو، راستی و درستی، کار نیکو، کسب حلال
پارسی تازی گشته فراسکین گیاه باد آورد دارابی
بسیاری کثرت، وفور نعمت خصب رخاء فراخی، بسامد تکرر کثرت وقوع
بسیاری، وفور
Abundance, Plentitude
abundância
изобилие
Überfluss, Fülle