- فرافر
- صدای فرفر چیزی، بانگ نای ونفیر
معنی فرافر - جستجوی لغت در جدول جو
- فرافر
- گول مرد، جونده لگام اسپ آواز نای و نفیر: ز فرافر سهمگین نفیر سراسیمه شد خیره کش چرخ پیر
- فرافر ((فَ فَ))
- آواز نای و نفیر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بالای سر، گرد سر، زیر سر
پیش تر، جلوتر، بیشتر، برتر، نزدیک تر
آن قسمت از میوه که هسته در میان آن قرار دارد
فردرها، کلون ها، چوبهایی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در، بر پشت آن نصب می شود، فانه ها، پانه ها، فهانه ها، تنبه ها، مدنگ ها، بسکله ها، کلندها، فروندها، فلجم ها، کلیدان ها، جمع واژۀ فردر
نزدیکتر، جلوتر
بالای سر گرد سر: فراسر پدر نشست گریان. بسکه از نرگس تو فتنه فزوده است رواج دامن فتنه چو دستار فراسر پیچم. (ابو نصیر نصیری بدخشانی)، زیر سر: همان جا خفتی بر زمین و بالش فراسر نه
پارسی تازی گشته فرفار درختی است گلدار و خوشنما درختی است با چوب نسوز که از آن کاسه کنند
((فَ بَ))
فرهنگ فارسی معین
در هر میوه دو قسمت موجود است، یکی هسته، دیگری فرابر که از هر طرف هسته را فرا گرفته است
گریز
جهنده رگ جهنده
بسیار گریزنده، گریزان، در علم شیمی ویژگی جسمی که به سرعت بخار شود
دور شدن ناگهانی و با سرعت زیاد از موضع خطر، دور شدن از دسترس و نظارت کسی،
کنایه از تن ندادن و تسلیم نشدن در برابر کار یا وضعیتی مثلاً فرار از خدمت سربازی
فرار دادن کسی: گریزاندن و دور کردن او از خطر
فرار کردن: فرار
کنایه از تن ندادن و تسلیم نشدن در برابر کار یا وضعیتی مثلاً فرار از خدمت سربازی
فرار دادن کسی: گریزاندن و دور کردن او از خطر
فرار کردن: فرار
گریختن
تند نوشتن، تند خواندن
صدایی که هنگام عطسه کردن یا غذا خوردن و مانند آن شنیده می شود، به تندی، برای مثال برداشت کلک و کاغذ و فرفر فرونوشت / برفور این قصیدۀ مطبوع آبدار (انوری - ۱۶۰)
Volatile, Desertion, Elusiveness, Escapement
deserção, elusividade, fuga, volátil
дезертация , неуловимость , побег , летучий
Desertion, Entschlüssenheit, Entkommen, flüchtig
dezerterstwo, nieuchwytność, ucieczka, lotny
дезертирство , невловимість , втеча , летючий
deserción, elusividad, escapatoria, volátil
désertion, élucidité, échappement, volatil
diserzione, elusività, fuga, volatile
desertie, ongrijpbaarheid, ontsnapping, vluchtig
पलायन , भागना , उड़नशील