جدول جو
جدول جو

معنی فذورد - جستجوی لغت در جدول جو

فذورد
(فَذْ نَ کَ)
قریه ای است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَلْ وَ زِ)
دهی است از دهستان بخش سوادکوه شهرستان شاهی که دارای 390 تن سکنه است. آب آن از چشمه و رود محلی و محصول عمده اش برنج و غله و صنایع دستی زنان بافتن شال و کرباس است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(دین زردشتی) نیرویی است که اهورمزدا برای نگاهداری آفریدگان نیک ایزدی از آسمان فرو فرستاده و نیرویی است که سراسر آفریشن نیک از پرتو آن پایدار است. پیش از آن که اهورمزدا جهان خاکی را بیافریند فروهر هر یک از آفریدگان نیک این گیتی را در جهان مینوی زبرین بیافرید و هر یک را به نوبه خود برای نگهداری آن آفریده جهان خاکی فرو می فرستد و پس از مرگ آن آفریده. فروهر او دیگر باره بسوی آسمان گراید و به همان پاکی ازلی بماند اما هیچگاه کسی را که بوی تعلق داشت فراموش نمی کند و هر سال یکبار به دیدن وی می آید و آن هنگام جشن فروردین است یعنی روزهایی که برای فرود آمدن فروهرهای نیاکان و پاکان اختصاص دارد. در هر آیین زردشت همه ایزدان و فرشتگان و حتی اهورمزدا فروهری دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرورد
تصویر فرورد
((فَ وَ))
فروهر، در اوستا فروشی و در پارسی باستان فرورتی، به موجب اوستا پنجمین نیروی مینوی از نیروهای پنجگانه تشکیل دهنده انسان است به معنای پشتیبان و محافظ انسان و همه آفرینش نیک اهورامزدا، فرورد، فرور
فرهنگ فارسی معین
از روستاهای بلوک خانقاپی واقع در راستوپی سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی